آسـيب شناسى

دوره سـيزدهم، شماره هشت

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  2  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

نام: آسيب شناسى

نويسنده: هيأت تحريريه مؤسسه در راه حق

ناشر: مؤسسه در راه حق قم ـ تلفن 2ـ7743221

تيراژ: 10000 جلد

قطع: جیبی

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  3  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

آسيب شناسى

آسيب شناسى شخصيت جوان، بحث بسيار مهمى است; حتى از شناخت اصل سرمايه وجود كه همان مدت عمر انسان در اين دنيا مى باشد كمتر نيست. به طورى كه اگر قدر نعمت جوانى را ندانيم و خوب از آن استفاده نكنيم، تبديل به نقمت مى شود.(1)

خوب مى دانيد كه همواره شخصيت ما در معرض آسيب ها و آفت هاى فراوانى قرار دارد و بايد بسيار مواظب بود تا زندگى سعادتمندانه را تبديل به زندگى شقاوت مندانه نكنيم و از مدت عمر و دوران زندگى خود به شكل خوبى بهره بگيريم. عموم انسان ها در هر سن و سالى كه باشند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ شَيئانِ لا يَعرِفُ فَضْلَهُما إلاّ مَنْ فَقَدَهُما: الشَّبابُ و العافِيَةُ; دو چيز است كه اهميت آن را نمى فهمند مگر هنگامى كه آن ها از دست بروند: جوانى و سلامتى.(غرر الحكم، 764).

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  4  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

هميشه در معرض آفت ها و آسيب ها قرار دارند، امّا جوان ميزان آسيب پذيرى اش بيش تر است.

دنيا گذرگاه عجيبى است و ما كه ناخواسته در اين دنيا حضور پيدا كرده ايم، خوب است بدانيم كه نه آمدن مان به اين جهان دست خودمان بوده است و نه رفتن مان. پيدايش ما در اين دنيا گذرگاهى بين عدم و وجودِ جاودانه است. مدت عمر ما در اين دنيا بر اساس فلسفه آفرينش، پيمودن مسير رشد و كمال با اراده و اختيار براى رسيدن به ارتقاى روحى و سعادت هميشگى بوده است. بايد بدانيم كه چگونه با عزم و اراده از اين گذرگاه سخت عبور كنيم، تا پيمودن راه همواره با سلامتى و سعادتمندى باشد لازم است آگاه باشيم، زيرا آفت هاى گوناگون و تيرهاى بلا از هر سو ما را نشانه گرفته اند. البته، آشنايى با اين مسائل نبايد جوان را مأيوس يا دل زده كند بلكه بايد او را با نشاط، هوشيار و بيدار نگه دارد. دنياى عجيبى است. در اين دنياى زيبا و رنگارنگ و دل فريب، همه چيز به هم پيوسته و با يكديگر آميخته

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  5  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

است. خوبى و بدى، زشت و زيبا، سلامتى و بيمارى، ارزش و ضدّارزش، انسانيّت و ضدّانسانيّت، معنويت و ماديّت، حلال و حرام، حق و باطل، خلاصه; دنيا معجونى است از امور گوناگون ارزش ها و ضد ارزش ها، خيلى بايد حواسمان جمع باشد كه در اين بازار آشفته گول شيطان(1) را نخوريم و دست خالى از اين دنيا نرويم. شما در اين دنيا مشغول تجارت و داد و ستد هستيد، چه خوب است مواظب باشى كه چه مى دهى و چه مى گيرى، چه به دست مى آورى و چه چيزى را از دست مى دهى! آيا در آخر كار، سود مى كنى يا زيان مى بينى؟ بالاخره در پايان كار، در پايان دوره گذشت عمر جوانى و در هنگام خروج از اين معركه دنيا چه چيزى دستت را مى گيرد و در مقابل، چه چيزى را از دست مى دهى و چه چيزى را دريافت مى كنى؟ آيا اين دو با هم برابرى مى كند؟ در پايان چه چيزى گريبان گيرت مى شود. بهتر است خوب حواست را جمع كنى، عمر مى دهى، جوانى مى دهى و چه مى گيرى! ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ به دنبال شيطان گام برنداريد او دشمن آشكار شما است; سوره انعام، آيه 142.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  6  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

بسيار مهم است، توجه داشته باشى همه چيز در اين دنيا به هم گره خورده است.(1)

مهم ترين دوران زندگى

جوانى، درخشان ترين دوران زندگى هر انسانى است. در عين حال اين دوران آفت هاى خاص خودش را دارد كه بسيار هم ويران كننده است و باز تاب و آثارش بسيار گسـترده تر و شـكننده تر از دوره هاى بعدى است. بنابراين، جوان بايد توجه بيشترى به اين مسئله بكند و در زندگى موضوعات و ملاحظات زيادى را مدّ نظر داشته باشد.

هشـدار اميرمؤمنان(عليه السلام) درباره جوانى

اميرمؤمنان على(عليه السلام) خطاب به جوان، تعبيرهاى مهم و ظريفى دارند كه بسيار با اهميت است. حضرت در نامه 31 نهج البلاغه دوره جوانى و موقعيت جوان را با سه جمله توصيف مى فرمايند:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ دارٌ بالبلاءِ مَحفوفِةٌ وَ بِالغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ ...; نهج البلاغه، خ 226.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  7  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

1ـ در تيررس حوادث و گرفتارى هاى(1) هستى;

2ـ هدف بيمارى ها و امراض گوناگون واقع(2) مى شوى;

3ـ در معرض آسيب ها و آماج بلاها(3) قرار مى گيرى.

هر سه تعبير مى خواهد موقعيت (Location) جوان را به اين آفت ها و آسيب ها ـ كه براى هر كسى ممكن است پديد آيد ـ روشن سازد و او را به فكر وا دارد و به چاره انديشى بكشاند. تا اين كه انسان توجه داشته باشد و از آن ساده نگذرد و با مسائل و رويدادهاى زندگى عادى و سطحى برخورد نكند.

پرهيز از بى خيالى

انسان در زندگى نبايد بى خيال باشد، بايد روى كارها و انتخاب ها و تصميم هايش خـوب فكر كند و با مسائل عادى برخورد نكند و از اين مطلب كه همواره شخصيت او در زندگى در معرض تهديدها و آسيب ها قرار دارد، غافل نباشد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ رَمِيَّةِ المَصَائِبِ. «همان»

2 ـ غَرَضِ ألأَسْقَام. «همان، نامه 31»

3 ـ وَ نَصَبِ آلآفَاتِ. «همان»

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  8  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

زيرا اگر غافل و بى خيال و يا خيلى خوش خيال باشد آفت ها او را احاطه خواهند كرد و آسيب ديده و درهم خواهد شكست و سقوط او قريب الوقوع خواهد بود.

فلسفه گرفتارى ها

بلاها و گرفتارى ها در زندگى براى آزمايش و رشد و تعالى انسان است و اگر انسان آمادگى لازم را در خود براى دست و پنجه نرم كردن و مقابله با سختى ها و استقامت و تحمل در برابر آن ها به وجود آورد، در زندگى سرافراز، پيروز و سعادتمند خواهد گشت و سختى ها و دشوارى ها براى او نردبان ترقى و تكامل شده و موجب تعالى روح وى خواهد شد، چرا كه با انديشه و بينش صحيح و محاسبه و تدبير در كار، راه مقابله با آن را خواهد آموخت و مهارت مواجهه با آن را پيدا خواهد كرد. بهترين دوست و محبوب خود را انتخاب و طورى عمل خواهد نمود كه در عرصه اجتماع و زندگى پيروز شود. بيشترين موفقيت بزرگان و دانشمندان، در گرو شناخت آفت ها و مواجه شدن با آسيب ها بوده است كه

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  9  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

توانسته اند راه مقابله با مشكلات را با آگاهى و حلم و بردبارى به دست آورده و همواره در آزمايش هاى سخت و دشوار زندگى، سربلند و سرافراز گردند.

سـلامتى جسم و روان

براى ما هم سلامتى جسم اهميت دارد و هم سلامتى روح. بهتر است بدانيم كه همان طور كه سلامتى جسمى انسان، همواره ممكن است در معرض خطر بيمارى و آسيب قرار گيرد، روح ما نيز در معرض آسيب ها و آفت هاى روانى فراوانى واقع مى شود. بايد پيشگيرى و مقابله با بيمارى ها را آموخت تا در صورت مشاهده كوچك ترين علايم بيمارى با آن به مقابله برخاست، در اين صورت صدمه و آسيب به حداقل مى رسد. همچنان كه خداوند متعال در بدن انسان اين امكان را قرار داده است و سيستم و قواى بدنى انسان خود به خود يك سيستم مقابله و يك مكانيسم دفاعى دارد و طورى طراحى گرديده و عناصرى در آن تعبيه شده كه به محض ورود كوچك ترين ميكروب موذى و محرك خارجى،

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  10  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

بلافاصله از خود عكس العمل نشان داده و به دفاع برمى خيزد. گاهى براى مقابله با ويروس هاى قوى بايد توان مقابله را بالا برد و با تزريق واكسن ها (ميكروب هاى ضعيف شده) قدرت و مقاومت بدن را بالا برد و از بروز بيمارى پيشگيرى كرد. جسم در اثر تمرين و مقابله با آفت و آسيب ها كم كم مقاوم شده و با ميكروب ها و ويروس هاى قوى هم به مبارزه برمى خيزد و سلامتى ارگانيسم بدن را تأمين مى كند.

توصيه هاى پزشكى

براى برخوردارى از سلامتى جسم بايد به توصيه هاى پزشكى عمل كرد و دستورات آنان را براى پيشگيرى بيمارى و آسيب ها به كار بست.

توصيه هاى پزشكى به ما مى گويد كه از وسايل آلوده به ميكروب استفاده نكنيد و در فضاى آلوده به ميكرب وارد نشويد و مواظبت نماييد كه مبادا در محيط هاى آلوده به ميكرب رفت و آمد داشته باشيد. مواظب دستتان باشيد كه

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  11  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

آلوده نباشد. مواظب باشيد چشم، گوش، دهان، شكم و ساير اعضا و جوارح شما آلوده به ميكرب نشود، چرا كه نفوذ ميكرب در بدن شما همان و بيمارى و آسيب پذيرى شما همان، زيرا اگر آلودگى وسيع باشد و بيمارى عميق شود خطر مرگ در پيش است.

توصيه هاى طبيب روان

بيمارى هاى روحى هم همين طور است. بنابراين، براى سلامتى روح و روان بايد به توصيه هاى طبيب روح و روان و عالم اخلاق، گوش فراداد و گفته ها و سفارش هاى او را با كمال دقت، رعايت كرد.

طبيب روحى، توصيه هايى براى پيشگيرى و جلوگيرى از آسيب هاى روانى دارد كه اگر آن ها را مراعات كنيم، از نظر روحى و روانى سالم و متعادل خواهيم بود. طبيبان روحى، به ما سفارش كرده اند كه در مكان ها و فضاهاى آلوده صوتى و تصويرى و جاهايى كه به ميكرب گناه آغشته شده است، رفت و آمد نكنيم و در مكان هايى كه گناه انجام مى گيرد،

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  12  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

توقف نكنيم و با افراد آلوده دامن، مجالست نداشته باشيم. گفته اند مواظب باشيد زبان شما آلوده به فحش و غيبت و دروغ نشود. چشم شما آلوده به نظربازى به نامحرم و حرام نشود. گوش شما به صداى حرام آلوده نشود. دست شما به طرف ناپاكى ها دراز نشود و به گناه آلوده نشود. شكم شما آلوده به لقمه حرام نشود و خلاصه ساير اعضا و جوارح شما در معرض گناه قرار نگيرد، زيرا زمينه آفت زدگى و آسيب زدگى از همين نقطه ها آغاز مى شود و آسيب آن را فرا خواهد گرفت. فكر شما، ذهن شما، به دنبال گناه نرود و آلوده به ميكروب گناه نشود و به ما توصيه شده است كه پيشگيرى كنيد، خودتان را كنترل كنيد، و در زندگى با احتياط قدم برداريد و مواظب آفت هايى باشيد كه همواره شما را تهديد مى كنند و آن ها را بشناسيد.

زندگى و دنياى بدون مشكل

ورود به دنيا و زندگى، بدون مشكل نمى شود. اگر كسى دنيا را بشناسد و بداند كه دنيا دارِ بلا و ابتلا و آزمايش است،

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  13  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

خود به خود خودش را براى آن آماده مى كند كه با مشكلات و دشوارى هاى آن دست و پنجه نرم كند و با آن به مقابله برخيزد تا موفق و پيروز شود، ولى اگر خوش خيال يا آسوده خاطر باشد و بى احتياطى كند و تصور كند كه انسان آسيب پذير نيست و هيچگاه در معرض آفت قرار نمى گيرد، هيچ چيزى او را تهديد نمى كند و همه چيز به خوبى و خوشى پيش مى رود و همه چيز بايد معمولا مطابق با برنامه در زندگى جلو رود و در كنار او دشمنى وجود نداشته باشد و عوامل آسيب زننده اى وجود ندارد و توجهى به عوامل تهديد كننده نداشته باشد، در زندگى به جاى موفقيت و پيروزى، شكست نصيبش خواهد شد.

شناخت محيط زندگى

دنيا، دارِ بلا و آزمايش است و اقتضاى دنيا هم همين است كه انسان در مسير رشد با سختى ها و دشوارى هايى روبرو شود و خودش را آماده مبارزه كند تا در زندگى و در مقابله با آفت ها پيروز شـود.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  14  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

ما در محيطى زندگى مى كنيم كه دور تا دور ما پر از آفت ها و مواد آسيب زا است. عاقلانه اين كه ما پديده اى را به عنوان دشمن فرض كنيم. باور كنيم كه در معرض حمله دشمن هستيم، دشمنانى هستند كه مترصدند به ما حمله كنند. اميرالمؤمنين(عليه السلام)مى فرمايد: مَنْ نَام لَمْ يُنَمْ عَنْهُ;

كسى كه خوابيد ]و خوش خيال بود[ بداند كه دشمن او نخوابيده است و از او غافل نيست.

كسانى هستند كه براى ما دائم نقشه مى كشند و نخوابيده اند، ما بى خيال نباشيم و احتياط را از دست ندهيم. بى احتياطى ما سبب نمى شود كه دشمن دست از سر ما بردارد، ما دشمن هاى متعددى داريم، جديد و قديم، داخلى و خارجى همه همواره آماده اند كه ما را به انواع و اقسام آفت ها و ويروس ها مبتلا كنند. ما را به نوعى ويروسى كنند.

زندگى و ميدان مين

مواظب بايد بود و با احتياط گام برداشت. ما از زمانى كه

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  15  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

خودمان را مى شناسيم خوب است بدانيم كه در دنيايى زندگى مى كنيم و به دنيايى وارد شده ايم كه پيرامون ما مين گذارى شده، دور و بر ما، بالا و پايين، جلو و عقب، همه اطراف ما پر از مين است. مين هاى كوچك و بزرگ، تله هاى ريز و درشت و سنگين و سبك. عبور از اين ميدان مين، آداب و مقررات خاص خودش را دارد بايد آداب و مقررات عبور از مسير ميدان مين را ياد بگيريم. هر كس رعايت نكند با مين هاى كوچك و بزرگ برخورد مى كند و جلويش منفجر مى گردد و در هر لحظه از زمان، بخشى از وجودش آسيب مى بيند. گاهى چشم او، موقعى گوش او، دست او يا پاى وى و زمانى همه وجودش را از بين مى برد. بايد تقوا پيشه كرد و احتياط كرد.(1) بايد نوع مين ها را شناسايى كنيم، و ابزار و وسايلى كه باعث خنثى شدن مين مى شود با خود برداريم و خود را به وسايل دفاعى مجهز كنيم و با تجهيزات كامل و اطلاع و آگاهى صحيح گام برداريم وگرنه نابود مى شويم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ التُقى رئيسُ الاخلاقِ; تقوا اساس اخلاق است; نهج البلاغه، ح 410.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  16  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

دشمن در كجاست؟

محيط زندگانى پر از خطر است و دشمن در همه جا ايستاده و از همه جا حملهور مى شود: از رو به رو، از پشت سر، از چپ و راست.(1) تنها هم نيست، با ايل و تبارش به ما حمله مى كند.(2) او و دستيارانش شما را مى بينند از جايى كه شما آن ها را نمى بينيد.(3) بايد دشمن را شناخت و با انواع و اقسام مين ها و دام هايى را كه كار گذاشته، آشنا شد و وسايل و ابزار و اسلحه هايى كه مى تواند مين ها را خنثى كند و دشمن را خلع سلاح كند، با خود برداشت و مجهز شد و با

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره اعراف، آيه 17: ثم لاَتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مِن خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ و عَنْ شَمائِلهِم... .

2 ـ سوره اسراء، آيه 64: وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ... .

3 ـ سوره 7، آيه 27: انه يريكم هو و قبيله من حيث لاترونهم...; ظاهراً خود شيطان نه تنها نامحسوس است، بلكه حمله ها و ضربه هايش نيز نامحسوس است. بايد دانست كه همان وسوسه ها و شك ها و انديشه هاى ناروا و خيال هاى بد را بر دل آدمى وارد مى سازد، به طورى كه يك لحظه از آدمى غافل نمى شود.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  17  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

عزمى راسخ به مقابله و مبارزه با آن پرداخت(1) و با احتياط در زندگى(2) گام برداشت تا با آگاهى و تفكر و تدبير و به كارگيرى درست ابزار و وسايل بتوانيم معبرى را براى عبور باز كنيم و از بين مين هايى كه دور و برمان كار گذاشته شده به سلامتى عبور كنيم و از آفات دشمن در امان بمانيم.(3)

اينجا است كه بايد كاملا تمركز كنيم و حواسمان را جمع كنيم. حالا كه باور كردى دشمن دارى، دشمن سرسخت و قسم خورده!(4) كه آگاهانه در صدد حمله به شما است و هر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره اعراف، آيه 200: وَ اِمّا يَنْزَ عَنَّكَ مِنَ الشيطانِ نَزْغٌ فَاستَعِذ بالله إِنّهُ سميعٌ عليمٌ.

2 ـ سوره مؤمنون، آيه 97: وَ قُلْ رَبِّ اَعوذُ بِكَ مِنْ هَمزتِ الشّياطين وَ أَعُوذُ بِكَ رب اَنْ يَحضُـرونِ.

3 ـ درباره اسلحه و ابزار و وسايل مقابله بادشمن از خاتم الانبياء محمد مصطفى(صلى الله عليه وآله) نقل شده است: عن الصادق(عليه السلام) قال رسول الله(صلى الله عليه وآله) لاِصحابه ألا أُخبركم بشىء إنْ أنتم فعلتموه تباعد الشيطان منكم كما تباعد المشرق من المغرب قالوا بلى قال(صلى الله عليه وآله): الصوم يُسَوِّدُ وجهه و الصدقة تكسر ظهـره و الحب فى الله و الموازرةِ على العمل الصالح يقطعان دابره و الاستغفار يقطع و تينه... .(سـفينة البحار، ج 2، ص 64 در كلمه صـوم)

4 ـ سوره ص، آيه 82: قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لاَُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ ¬الْمُخْلَصِينَ; به عظمت و جلالت همه را گمراه مى كنم، مگر بندگان مخلصت را.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  18  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

روز با شما سر و كار دارد و شما را مورد هدف قرار مى دهد، به طورى كه او شما را مى بيند و شما او را نمى بينيد.(1)

انسان عاقل براى هر قدمى كه بر مى دارد و هر حركتى كه مى كند بايد ببيند و براى عبور به علايم راهنمايى زندگى توجه كند. قوانين و مقررات و دستورات را رعايت نمايد، چرا كه يك بى احتياطى باعث انفجار مى شود و شما را در جا متوقف مى كند.

آگاهى و تذكر

شما به مقررات و علايم خوب توجه كنيد، تا از اين دنيا جان سالم به در ببريد. آن جايى كه آگاهى ندارى، نبايد حركت كنى،(2) با دقت حركت كنى و دقيق و محتاطانه قدم بردارى. سعى كنى آگاهانه حركت كنى، تعقل و تفكر كنى و

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ سوره اعراف، آيه 27: ...إنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَ قبِيلُهُ مِنْ حَيثُ لا ترَونَهُمْ... .

2 ـ قال(عليه السلام) يا كميل، ما من حركة الا و انت محتاج فيها الى معرفة; تحـف العقول، ص 171 يا 165.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  19  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

خود را با حدس و گمان و احتمالات به آب و آتش نيندازى. بهتر است بدانى كه خيلى دشمن دارى، اگر آن ها را بخواهى دسته بندى كنى به دو دسته بزرگ تقسيم مى شود: داخلى و خارجى; يعنى يكى در داخل خودت است و حتى دشمن خارجى هم به كمك آن نفوذ پيدا مى كند، دشمن داخلى در درون تو است! اوليش خودت هستى،(1) دشمن و اولين ماده انفجارى خودت هستى،(2) از همين جا بايد شروع كنى! و نفس أماره: ...إن النفس لأمارة بالسوء الاّ ما رحم ربى...;(3) كه هميشه آماده است كه ما را به بدى امر كند دشـمن خانگى است... .(4)

تو با دشمن نفس هم خانه اى *** ندانم چه آزرده از بيگانه اى!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بَطنُ المَرءِ عَدوُّهُ; شكم انسان دشمنش است. غررالحكم، 4424، ص 151.

2 ـ اعدى عدوّك نفسك التى بين جنبيك (تنبيه الخواطر، ج 1، ص 259، به نقل از ميزان الحكمة).

3 ـ سوره يوسف، آيه 53.

4 ـ يكى از راه هايى كه شيطان در انسان نفوذ مى كند از طريق خيال و خاطره است، خاطره هايى كه در شبانه روز به دل آدمى راه پيدا مى كند و تبديل به شوق و اراده و منجر به عمل مى شود.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  20  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

تلاش بزرگ، موفقيت بزرگ

پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اصحاب وى از جهاد و مقابله با كفار برمى گشتند، فاتح و خوشحال، پيروز و شادمان از ظفر; فرمودند: مرحبا به شما! كه جهاد كوچك را به پايان رسانديد، ولى جهاد بزرگ تر، همان مبارزه با نفس، هنوز باقى است. جهاد با نفس; يعنى جنگيدن و مبارزه در سرزمين خودى، مبارزه در محيط شخصيتى خود، اين است كه گفته شده جهاد اكبر. اين دشمن خيلى مهم و بزرگ; يعنى نفس تو، آشكار و قرين با تو است و همواره خواسته هايى دارد كه بايد به او بگويى نه، نه. از ناحيه او دائم در فشار هستى. او خواسته هايى دارد و هميشه به خاطر خواسته هايش به ما فشار مى آورد و دائم ما را تحت منگنه قرار مى دهد. فلان چيز را بگو، فلان چيز را بخور، فلان كار را انجام بده به نفع توست. فلان فيلم را ببين، فلان سى دى را نگاه كن، فلان حرف را بزن، دائم ما را به اشباع و ارضاى خواسته هاى نفسانى دل فرا مى خواند و از هر طريقى شده و

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  21  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

به هر شكلى كه شده تا آن جا كه در خوردن و خوابيدن، لباس پوشيدن و حرف زدن و نگاه كردن و ارضاى غرايز، دل بستن و مهر ورزيدن و ... هر كارى كه مى خواهيم بكنيم، هر تصميمى كه مى خواهيم بگيريم دخالت مى كند و اوضاع را آشفته مى سازد تا ما به اطفا و ارضاى نامشروع خواسته ها، تن در دهيم. اين كه گفته مى شود: دائم ذكر بگوييد، به خدا پناه ببريد، به ياد خدا باشيد براى همين است. شيطان حواس ما را پرت مى كند، تا به نحوى ما را به دام بيندازد و از راه مستقيم به در كند.(1)

بنابراين، زمينه خطر را بايد شناسايى كنيم و به زمينه آسيب و عمل آسيب زننده واقف شويم تا خودمان را كنترل كنيم و آسيب نبينيم. شناخت خيلى مهم است، چرا كه افراد خودى مسير ما را مين گذارى كرده و راه را خوب مى شناسند. بايد با انواع و اقسام مين هاى داخلى آشنا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ إن الشيطان يجرى فى ابن آدم مجرى الدم; شيطان مانند خون در اجزاى بدن فرزند آدم در حركت است.

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  22  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

شويم تا بتوانيم آن ها را خنثى كنيم. بايد با احتياط و دقت، همراه كسانى كه كار آزموده ترند، با تجربه ترند، آگاه ترند و با ايمان ترند حركت كنيم و از تجربه هايشان استفاده كنيم، بعد قدم برداريم. بايد بدانيم كه كجاها پا بگذاريم و كجا نگذاريم، از راه هاى مشكوك نرويم. با كسانى كه اطمينان به آن ها نداريم، حركت نكنيم از غذاها و چيزهايى كه ناپاك يا حرام است استفاده نكنيم با آگاهى و دقت و تفكر حركت كنيم. بنابراين، زمينه ها و بسترهايى كه اصولا همه انسان ها را در كل زندگى و در هر سن و سالى كه باشند، تهديد مى كنند: چه مرد و چه زن، مُجـرَّب و بى تجربه، جوان و كهن سال، درس خوانده و بى سواد، همه بدون استثنا در معرض اين آفت ها و اين آسيب ها قرار مى گيرند.

بنابراين، لازمه اين كار توجه به چند مسئله است:

1. به آفت هاى اصلى اين روزگار آگاهى پيدا كنيم، به خصوص آن هايى را كه بيش تر متعرض جوانان مى شوند، و فهرستى از آن ها به دست بياوريم و ابزار مقابله با آن را بشناسيم;

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  23  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

2. پس از شناخت بتوانيم ساز و كارهايى براى پيشگيرى و راه هايى براى مقابله با آن پيدا كنيم;

3. اگر علايمى از عوامل آسيب زا را ديديم و يا به آن آفت مبتلا شديم، هر چه سريع تر براى درمان آن اقدام كنيم و توبه كنيم تا سريع درمان شود، چرا كه در جوانى آفت ها، آسان زدوده مى شوند تا در كهن سالى;

4. راه هاى موفقيت و تقويت عناصر مثبت در زندگى خودمان را بشناسيم و در مسير سعادت و پيروزى با اتكال به خدا گام برداريم.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی