سيماى اهل بيت(عليهم السلام) در احاديث

دوره دوازده، شماره چهار

  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

نام: سيماى اهل بيت(عليهم السلام) در احاديث

نويسنده: هيأت تحريريه مؤسسه در راه حق

ناشر: مؤسسه در راه حق قم ـ تلفن 2ـ7743221

تيراژ: 10000 جلد

قطع: جیبی

ـــــــــــــــــــــــــ

به بيان قرآن مجيد، رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) كسى است كه از روى خواهشهاى نفسانى سخن نمى گويد و آنچه بيان مى دارد، وحى است1. او مورد اعتماد خداوند در رساندن اسلام است. قرآن كه كلام مستقيم وحى است، حجاب از چهره پاك اهل بيت(عليهم السلام)برگرفت و آنان را به عنوان صراط مستقيم، امام مبين و پاك از هرگونه رجس و... معرفى فرمود. پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به نزول آيات و تفسير آنها در مورد اهل بيت(عليهم السلام) اكتفا نكرد بلكه براى بستن راه هرگونه بهانه در باره اطاعت از آنان و احترام گذاشتن به مقام بلند آنها (به عنوان حجج اللّه و انسانهايى كه الگوى در عمل و انديشه اند) در موقعيت هاى مناسب به بيان فضايل انسانى و معنوى اهل بيت(عليهم السلام)پرداخت و مقامشان را در نزد خداوند براى امّت اسلام روشن ساخت.

در اين جا به بيان برخى احاديث وارده از اهل تسنن و مورد تأييد شيعه مى پردازيم.

اين احاديث به طور تفصيل در كتاب «احقاق الحق» (ج 9) با سندهاى مختلف و به نقل از كتب مختلف اهل سنت جمع آورى شده است.

 در روز قيامت از دوستى اهل بيت(عليهم السلام) سؤال مى شود

ابن عباس -رضى اللّه عنه- گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «بنده در روز قيامت از جاى خود حركت نمى كند تا اين كه از چهار چيز سؤال مى شود: از عمرش كه در چه راهى فانى شده است; از بدنش كه در چه كارهايى فرسوده شده است; از مالش كه در چه راهى انفاق شده و از كجا به دست آمده است; و از دوستى اهل بيت(عليهم السلام)2

دوستان اهل بيت(عليهم السلام) به بهشت وارد مى شوند        

حضرت على(عليه السلام) فرمود: «رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به من خبرداد: اوّل كسى كه داخل بهشت مى شود، من، فاطمه، حسن وحسين(عليهم السلام)هستيم. گفتم:اى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)! پس دوستان، چگونه اند؟ فرمود:به دنبال شما، دوستان شما وارد بهشت مى شوند3

 اهل بيت(عليهم السلام) اهل نجات هستند

ابن عباس گفت: وقتى از حجة الوداع برگشتيم با رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)در مسجد نشستيم و حضرت فرمود: «آيا مى دانيد كه چه مطلبى را مى خواهم براى شما بگويم؟» مردم گفتند: خدا و رسولش داناترند. فرمود: «بدانيد; كه خداوند متعال بر اهل دين منت گذاشت آن زمان كه آنها را به وسيله من هدايت كرد. و من بر اهل دين منت گذاشتم، آن زمانى كه آنها را به على بن ابى طالب(عليه السلام) ـ كه پسر عمويم و پدر فرزندانم است ـ هدايت كردم. آگاه باشيد; كسى كه به واسطه اينها هدايت شود، نجات يافته و كسى كه از فرمان اينها تخلف نمايد گمراه شده و سرگردان و نابود مى گردد. اى مردم! خدا را، خدا را، در مورد عترت و اهل بيت من مراعات كنيد; فاطمه پاره اى از من است و دو فرزندش دو عضو من هستند. و من و شوهرش مانند نورى از نور هستيم. بارخدايا! مهربان باش با كسى كه با اينها مهربان باشد و نيامرز (و مورد مغفرت قرار مده) كسى را كه به اينها ستم روا مى دارد4

سپس اشك به چشمانش آمد و فرمود: «گويا من آن حال را مى بينم و خدا داناتر است.»

در مناقب عبدالله شافعى به نقل از ابن جندب آمده است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به سلمان فرمود: «به زودى بعد از من فتنه ها ظاهر مى شود.» سلمان عرض كرد: در آن هنگام تكليف چيست؟ فرمود: «بر شما باد كه به شيخ پناه ببريد.» گفتيم: شيخ كيست؟ فرمود: «على بن ابى طالب» عرض كرديم: اگر على (عليه السلام) دار فانى را وداع كرد، چه كنيم؟ فرمود: «بر شما باد به دو سبط من حسن و حسين(عليهما السلام).»

ـ اگر اين دو رحلت كردند؟

ـ«بر شما باد كه به اهل بيت پيامبرتان پناه ببريد. براستى كه اينان شما را در گمراهى داخل نمى كنند و از هدايت خارج نمى سازند; پس، با اينها باشيد5

ميزان اعمال

ابن عباس ـ رضى الله عنه ـ گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «من ميزان علم هستم; و على دو كفه آن; و حسن (عليه السلام) و حسين (عليه السلام) رشته نخهاى آن; و فاطمه (عليها السلام) علاقه، و امامان (عليهم السلام) از امت من عمود آن هستند. در آن ميزان، اعمال دوستان و دشمنان ما وزن مى شود6

 اهل بيت(عليهم السلام) در قيامت

على بن ابى طالب ـ كرم الله وجهه به نقل از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «من در حوض (كوثر) بر شما وارد مى شوم و تو اى على! ساقى امت هستى و7...»

 بشارتى از جبرئيل     

حذيفه مى گويد: چهره رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) بشارتى از سرور و خوشحالى مى داد. از آن حضرت از اين سرور و خوشحالى سؤال كرديم. فرمود: «چرا مسرور نباشم; در حالى كه جبرئيل به من بشارت داد: حسن و حسين(عليهما السلام) دو آقاى جوانان اهل بهشتند و پدر و مادرشان از آن دو افضل هستند8

 نوشته اى بر در بهشت

ابن عباس گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «در وقت عروج به آسمان ديدم كه بر در بهشت نوشته شده بود:

«نيست معبودى (به حق) جز اللّه; و محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) رسول خدا، على (عليه السلام) حبيب خدا، حسن و حسين(عليهما السلام) برگزيده خدا و فاطمه(عليها السلام) كنيز خدا هستند. لعنت خدا بر دشمنان و ستم كنندگان بر اينان باد9

سعيد بن جبير گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «دو هزار سال قبل از آفرينش آسمانها و زمين بر در بهشت نوشته شده: «محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) رسول خدا، و على (عليه السلام) برادر اوست10

 گنبدى از نور

امام جعفر صادق(عليه السلام) راجع به آيه «فتلّقى آدم من ربّه كلمات» (آدم از پروردگارش كلماتى را گرفت) فرمود: آدم و حوا نشسته بودند. جبرئيل به نزد آن دو آمد و آنها را به قصرى كه از طلا و نقره بود، برد. و اين قصر مزين به زمرد سبز بود و در آن تختى از ياقوت سرخ وجود داشت. بر تخت قبه اى از نور بود. در آن بارگاه، از نور، صورتى بود كه بر سرش تاج داشت و در دو گوشش دو گوشواره از لؤلؤ و در گردنش گردنبندى از نور. آدم و حوّا و جبرئيل از نور آن بارگاه تعجب كردند تا آن جا كه آدم، زيبايى حوّا را فراموش كرد. آدم سؤال كرد: اين صورت، چيست؟

جبرئيل گفت: «صورت فاطمه(عليها السلام) است و آن تاج، پدرش; گردنبند، شوهرش; و دو گوشواره اش حسن و حسين(عليهما السلام) هستند.»

آدم سرش را به جانب بارگاه بلند كرد و پنج اسم نوشته شده از نور را مشاهده فرمود. «من محمود و اين محمد; من اعلى و اين على; من فاطر و اين فاطمه; من محسن و اين حسن. و احسان از من و اين حسين مى باشد.(عليهم السلام).»

جبرئيل گفت: «اى آدم! اين اسماء را حفظ كن كه همانا توبه آنها احتياج پيدا خواهى كرد.»

وقتى كه آدم فرود آمد، سيصد سال گريه كرد. سپس خدا را به اين اسماء خواند و عرض كرد: اى پروردگار! به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسين; يا محمود، يا اعلى، يا فاطر، يا محسن، مرا ببخش و توبه ام را بپذير. به آدم(عليه السلام) وحى شد: اگر آمرزش تمام فرزندانت را از من خواسته بودى همه آنها را مى بخشيدم11

هفت خصلت

على بن على مكّى هلالى، از پدرش نقل كرده كه گفت: «بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)در وقت بيمارى وارد شدم. فاطمه(عليها السلام) بر بالينش نشسته بود. صداى زهرا(عليها السلام) به گريه بلند شد. پلكهاى چشم رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)به جانب فاطمه(عليها السلام)باز شد. فرمود: «حبيبه من علّت گريه تو چيست؟»

عرض كرد: «از پراكندگى و ضايع شدنمان بعد از شما مى ترسم.»

فرمود: «اى حبيبه من! آيا نمى دانى كه خداى عزوجل به زمين نظر انداخت و پدرت را برگزيد و او را به رسالت برانگيخت. سپس در نظر ديگر شوهرت را اختيار كرد و به من وحى كرد تا تو را به ازدواج او درآورم؟

اى فاطمه! خداوند به ما اهل بيت هفت خصلت عطا فرمود كه به كسى قبل از ما عطا نفرموده بود و بعد از ما هم به هيچ كس نخواهد بخشيد: من خاتم پيامبران و گرامى ترين آنها نزد خدا و دوستدارترين مخلوق به خداى عزوجل هستم; من پدر تو، و وصى من بهترين اوصيا و دوستدارترين آنها به خدا مى باشد و نيز او شوهر توست. و شهيد ما، بهترين شهدا و دوستدارترين آنان به خداست، كه آن عموى تو حمزه فرزند عبدالمطلب و عموى پدر تو عموى شوهر تو مى باشد. و از ماست كسى كه داراى دو بال سبز است و در بهشت هر كجا بخواهد با فرشتگان پرواز مى كند و آن پسر عموى پدرت و برادر شوهرت هست. و دو سبـط ايـن امـت از ماست و آن حسن و حسيـن(عليهما السلام)دو فرزندت هستند و آنها دو آقاى جوانان اهل بهشت هستند. به خدايى كه مرا به حق مبعوث به رسالت فرمود، پدرشان (على) بهتر از آن دو هست.

اى فاطمه! به خدايى كه مرا به حق برانگيخت، مهدى امت از اين دو مى باشد. آن هنگام كه نظم و نظام اجتماعى از هم بپاشد و فتنه ها آشكار گردد و راهها ناامن شود، و گروهى گروه ديگر را غارت كند; بزرگ به كوچك رحم نكند و كوچك احترام بزرگتر نگاه ندارد، خداى ـ عزوجل ـ كسى را برانگيزد كه قلعه هاى گمراهى و قلبهاى قفل شده را فتح نمايد. مهدى، در آخر زمان قيام به دين مى كند چنانكه در اول زمان، من به آن قيام كردم. و دنيا را پر از عدل مى گرداند چنانكه پر از ستم گشته باشد.

اى فاطمه! محزون مباش و گريه مكن كه خداى ـ عزوجل ـ از من به تو مهربانتر و رؤوف تر است و اين به خاطر مقام و عظمتى است كه تو در نزد من دارى و جايگاه تو در قلب من است. و خدا تو را به على (عليه السلام) تزويج كرد، زيرا او با شرافت ترين اهل بيت تو در حسب، گرامى ترين آنها در منصب (ولايت)، مهربانترينشان با مردم، عادلترين آنها در مساوات و بيناترين آنها در قضايا و حوادث و احكام است. و از پروردگارم -عزوجل- خواستم تو اولين كسى باشى كه از اهل بيت من و آل على به من ملحق مى شود.»

وقتى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) قبض روح شد، فاطمه(عليها السلام) بعد از رحلت پدر بزرگوارش بيش از هفتاد و پنج روز زندگى نكرد و خدا او را به پدرش رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)محلق ساخت12.

كشتى نجات

از ابى ذر نقل شده كه گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «مثل اهل بيت من، مثل كشتى نوح است; كسى كه در آن سوار شد نجات يافت و كسى كه از آن تخلف كرد غرق شد13

 برخى از فضايل

سعيد بن جبير از ابن عباس نقل كرده كه گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: «ما اهل بيت، كليدهاى رحمت، جايگاه رسالت، محل رفت و آمد فرشتگان و معدن علم هستيم14

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «براستى خداى متعال در من و اهل بيت من، فضل و شرف، سخاوت، شجاعت، علم، حلم و بردبارى را جمع كرده است و براستى آخرت براى ما و دنيا براى شماست15

 وجوب اطاعت

از ابن عباس روايت شده كه گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «براستى خدا طاعت و پيروى من و اهل بيتم را بر خصوص مردم و بر همه مخلوقات واجب كرده است16

ابراهيم فرزند شيبه انصارى گفت: نزد اصبغ بن نباته نشسته بودم كه چنين بيان داشت: آيا براى تو نخوانم چيزى را كه على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهـ املا كرده است؟ پس، نامه اى را بيرون آورد كه در آن نوشته شده بود:

«به نام خدايى كه بخشنده و مهربان است. اين وصيتى است كه محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) به اهل بيت و امت خود كرده است. اهل بيتش را به تقواى الهى و لزوم اطاعت خداوند سفارش نموده و امتش را به لزوم پيروى اهل بيت(عليهم السلام) وصيت كرد17

 اساس دين

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:«براى هر چيزى اساس و قوامى است و اساس دين، دوستى اهل بيت من است18

از على(عليه السلام) روايت شده كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «يا على! براستى اسلام عريان است; لباسش تقوا و لباس فاخر آن هدايت، زينت آن حيا، و ستونش ورع و معيارش عمل صالح مى باشد; ولى اساس اسلام دوستى با من و اهل بيت من است19

 سؤال از دو شىء پر ارزش و گرانبها

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «اى مردم! براستى مرگ من بر شما پيشى گرفت و شما در كنار حوض بر من وارد مى گرديد; حوضى كه از بين صنعا و بصرى عريضتر است. و قدح هاى نقره آن به عدد ستارگان است و هنگامى كه وارد مى شويد، از شما از ثقلين (كتاب و عترت) سؤال مى كنم. پس، دقت كنيد و ببينيد، چگونه در مورد آن دو به وعده خود وفا كرده و به سفارشم عمل مى كنيد. آن دو شىء پر ارزش، يكى كتاب خداست كه يك طرف آن به دست خدا و طرف ديگر آن به دست شماست; پس، به آن تمسّك بجوييد تا گمراه نشويد. و ديگر، عترت و اهل بيت من است. براستى خداى متعال كه لطيف و آگاه است، به من خبر داد كه اين دو هرگز از هم جدا نمى شوند تا اين كه در كنار حوض بر من وارد شوند20

سفارش به فرشته مرگ

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «به خدايى كه جانم در دست قدرت اوست، روح ازبدن صاحبش مفارقت نمى كند; مگراين كه ازميوه بهشت يااز درخت زقّوم مى خورد تافرشته مرگ و همچنين من وعلى، فاطمه، وحسن وحسين(عليهم السلام) را مى بيند. پس، اگرمحب ماباشد، به فرشته مرگ سفارش مى كنم چون او دوستدار من واهل بيت من است، به او ارفاق نمايد. واگردشمن من و اهل بيت من باشد به ملك الموت سفارش مى كنم براو سخت بگيرد، زيرااو دشمن من واهل بيتم است. پس، جزمؤمن كسى مارا به دوستى نمى گيرد وجز منافق شقى كسى ما رابه دشمنى برنمى گزيند21

كرامت خدا

على(عليه السلام) فرمود: «روز قيامت منبرهايى براى پيروانم و پيروان اهل بيت من ـ كه در ولايت ما اخلاص دارندـ گذاشته مى شود و خداى متعال مى فرمايد: اى بندگان من! بياييد تا كرامتم را بر شما نشر دهم. براستى شما در دنيا اذيت شده و آزار ديده ايد22

جزاى ظلم به اهل بيت(عليهم السلام)

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «كسى كه به اهل بيت من ستم كند و مرا در مورد عترتم اذيت و آزار دهد، بهشت بر او حرام است23

ابى سعيد خدرى (رض) گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «به خدايى كه جانم در دست اوست، هيچ فردى با ما اهل بيت(عليهم السلام) دشمن نمى شود جز اين كه خدا و را به جهنم وارد مى كند24

و نيز فرمود: «ويل (مكانى در جهنم) براى ستم كنندگان به اهل بيت من است25. عذاب اينان با منافقين در پايين ترين دركات جهنم است، لحظه اى عذاب از اينان برداشته نمى شود.»

و جابربن عبدالله گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) براى ما خطبه خوانده و سپس فرمود: «كسى كه ما اهل بيت را دشمن بدارد، خداى متعال، روز قيامت او را يهودى محشور مى كند، هر چند روزه گرفته باشد و نماز خوانده باشد...26»

ويژگى خاص

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: «اى مردم! اهل بيت مرا در حيات و بعد از مرگم بزرگ شماريد و گرامى بداريد و اينها را (بر غيرشان) برترى دهيد و قيام براى كسى جز اهل بيت من صحيح نيست27

 مطبوع ترين عطر

ام سلمه گفت: از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) شنيدم كه فرمود: «هر گروهى كه براى ذكر فضايل محمد و آل محمد(عليهم السلام) جمع شوند، فرشتگانى از آسمان فرود مى آيند تا به آن گروه محلق شوند و هم سخن آنان گردند. وقتى متفرق مى شوند فرشتگان عروج مى كنند. و فرشتگان ديگرى كه آنها را ملاقات مى كنند مى گويند: براستى ما بويى از شما استشمام مى كنيم كه تاكنون بويى خوشبوتر از آن به مشام ما نرسيده است. پس، مى گويند: با ما به نزد اينها فرود آييد. فرشتگانى كه بازگشته اند مى گويند: آنها متفرق شدند. (شوق آن اجتماع سبب مى شود كه بگويند:) با ما به مكانى كه در آن بودند، فرود آييد28

 نافع بودن عمل در شعاع دوستى اهل بيت (عليهم السلام) است

امام حسن بن على(عليهما السلام) به نقل از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «ملازم با دوستى ما اهل بيت باشيد. پس، براستى كسى كه خداى عزوجل را ملاقات كند در حالى كه ما را به دوستى گرفته است، به شفاعت ما داخل بهشت مى شود. قسم به خدايى كه جانم در دست اوست، عمل هيچ بنده اى سودى نمى بخشد مگر به معرفت و شناخت حق ما29

 بهترين افراد

پيامبر ـ صلوات الله عليهـ فرمود: «بهترين مردان شما على بن ابى طالب و بهترين جوانان شما حسن و حسين و بهترين زنان شما، فاطمه دختر محمّد(عليهم السلام)هستند30

جابرگفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) روزى در جمع مهاجرين و انصار فرمود: «اى على! اگر فردى (بر فرض) حق عبادت را بجا مى آورد و در (ولايت) تو و اهل بيت تو ترديد داشته باشد، (در حالى كه شما بهترين مردم هستيد) در جهنم خواهد بود31

 برترى اهل بيت(عليهم السلام)

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «ما اهل بيت، درخت نبوت و معدن رسالت هستيم; بجز من هيچ يك از مخلوقات و آفريدگان بر اهل بيت من(عليهم السلام)فضيلتى ندارند32

 برگزيده خدا

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «من و اهل بيت من خالص و مخلص خدا و برگزيده و انتخاب شده او از ميان مردم هستيم 33

 اجابت دعا

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «هيچ دعايى نيست جز اين كه بين آن و آسمان حجابى است. تا اين كه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود. آن گاه حجاب از ميان برداشته شده و پاره مى گردد و دعا وارد آسمان مى شود و هنگامى كه درود فرستاده نشود، دعا بر مى گردد34

أهل بيت(عليهم السلام) امان امّت هستند

رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «ستارگان امانى براى اهل آسمان و اهل بيت من(عليهم السلام)امانى براى امّت من هستند35


1. سوره نجم، آيه 3 و 4: «و ما ينطق عن الهوى إن هو إلا وحىٌ يوحى»

2. رواه جماعة من اعلام القوم; منهم العلامة ابن المغازلى الواسطى فى «مناقب اميرالمؤمنين» (المخطوط) قال: عن القاضى ابى الفرج ... عن ابن عباس -رضى الله عنه- قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «لا تزول قدما عبد يوم القيامة حتى يسأل عن أربع: عن عمره فيها افناه، و عن جسده فيما أبلاه و عن ماله فيما انفقه و من اين اكتسبه و عن حب اهل البيت»; احقاق الحق، ج 9، ص 409

3. العلامة على المتقى الهندى فى «كنزالعمال» (ج 16، ص 252 و ج 13، ص 86 ط حيدرآباد الدكن) روى من طريق الحاكم عن على(عليه السلام) قال: «أخبرنى رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) انّ اول من يدخل الجنة انا و فاطمة و الحسن و الحسين. فقلت: يا رسول اللّه فمحبونا؟ قال: من ورائكم»; احقاق الحق، ج 18، ص 407

4. العلامة المحدّث، الشيخ جمال الدين، محمد بن احمد الحنفى الموصلى الشهير بابن حسنويه، فى «بحرالمناقب» (ص116 المخطوط) روى بسند رفعه الى ابن عباس -رضى الله عنه- قال; لمّا رجعنا من حجة الوداع جلسنا مع رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) فى مسجده، فقال: «أتدرون ما أريد اقول لكم؟» قالوا: الله و رسوله اعلم. قال: «اعلموا، ان الله ـ عزوجلـ مَّن على اهل الدين إذ هداهم بى، و انا أمَنُّ على اهل الدين إذ هدا هم بعلى بن ابى طالب ابن عمى و ابو ذريتى، ألا و من اهتدى بهم نجى و من تخلّف عنهم ضلَّ و غوى. ايها الناس! الله الله فى عترتي و أهل بيتي; فاطمة بضعة منى و ولديها عضواى و انا و بعلها كالضوء من الضوء. أللّهم و ارحم من رحمهم و لا تغفر لمن ظلمهم» ثم دمعت عينه و قال: «كأنّى أنظر الحال و الله اعلم»; احقاق الحق، ج 9، ص 198

5. ...احمد بن عبدالعزيز الجوهرى فى كتاب «الزيارات على ما فى مناقب عبدالله الشافعى» (ص 20، مخطوطه) روى بسنده يرفعه الى جندب قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «يا سلمان! أنّها ستكون بعدى فتن.» قال: فما تأمرنا؟ قال; «عليكم بالشيخ؟» قال: من هو؟ قال: «على بن ابى طالب.» قلنا: فان هلك؟ قال: «عليكم بالسبطين» قلنا: فان هلكا؟ قال: «عليكم بأهل بيت نبيّكم فانهم لن يدخلوكم فى باب ضلالة و لن يخرجوكم من باب هدى فكونوا معهم.» احقاق الحق، ج 9، ص 228

6. ...مجاهد عن ابن عباس قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «انا ميزان العلم و على كفّتاه و الحسن و الحسين خيوطه و فاطمة علاقته و الائمة من أمتى عموده، يوزن فيه اعمال المحبين و المبغضين لنا»; احقاق الحق، ج 9، ص 207. به نقل از علامه خوارزمى فى «مقتل الحسين» ص 107 و منابع ديگر.

7. العلامة السيد على بن شهاب الدين الحسينى فى «مودة الْقربى» (ص 139، طبع لاهور) قال: عن الله الاعمش...عن على بن ابى طالب ـ كرم الله وجهه ـ قال: قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم): «انا واردكم على الحوض وانت يا على الساقى...» احقاق الحق، ج 18، صص 417، 416، حديث 25.

8. الحافظ الشهير، ابوبكر احمد بن على الشافعى ـ المتوفى سنه 463 ـ فى كتابه «تاريخ البغداد» ( ج 10، ص 230، ط القاهره) قال: ...عن زرّ بن حبيش، عن حذيفه، قال: رأينا فى وجه رسول الله تباشير السرور، فقلنا: يا رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم)، لقد رأينا اليوم فى وجهك تباشير السرور. فقال: « و ما لى لاأسر وقد اتانى جبرئيل فبشرنى أنّ حسناً و حسيناً سيدا الشباب اهل الجنه و أبوهما افضل منهما »; احقاق الحق، ج 9، ص 236.

9. العلامه أخطب الخطباء فى «المناقب» (ص 240، طبع تبريز) روى بسنده عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «لما عرج بى الى السماء رأيت على باب الجنة مكتوباً، لا إلا إلا اللّه، محمد رسول اللّه، على حبيب اللّه، الحسن و الحسين صفوة اللّه، فاطمة أمة اللّه، على مبغضهم لعنة اللّه»

10. ...عن سعيد بن جبير، عن جابربن عبداللّه، قال; سمعت رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم)يقول: «مكتوب على باب الجنة قبل أن يخلق اللّه السموات و الأرض بألفى عام: «محمد رسول الله و على اخوه»; مناقب على بن ابى طالب -ابى المغازلى، ص 91، روايت 134

11. قال جعفر الصادق(عليه السلام) فى قوله تعالى: «فتلّقى آدم من ربّه كلمات» كان آدم و حواء جالسين. فجاءهما جبرئيل و أتى بهما إلى قصر من ذهب و فضة، شرفاته من زمرد اخضر، فيه سرير من ياقوته حمراء و على السرير قبة من نور فيه صورة على رأسها تاج، و فى أذنيها قرطان من لؤلؤ و فى عنقها طوق من نور، فتعجبّوا من نورها حتى أنّ آدم نسى حسن حواء. فقال: ما هذه الصورة؟ قال: «فاطمة و التاج أبوها و الطوق زوجها و القرطان الحسن و الحسين.» فرفع آدم رأسه الى القبة، فوجد خمسة اسماء مكتوبة من نور: «انا المحمود و هذا محمد و انا الا على و هذا على و انا الفاطر و هذه فاطمه و انا المحسن و هذا الحسن و منى الاحسان و هذا الحسين.» فقال جبرئيل: «يا آدم! احفظ هذه الاسماء فانك تحتاج إليها.» فلما هبط آدم بكى ثلاثمائة عام ثم دعا بهذه الاسماء و قال: «يا رب! بحق محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين، يا محمود يا اعلى يا فاطر يا محسن! اغفرلي و تقبَّل توبتى.» فأوحى إليه: يا آدم، لوسألتنى في جميع ذريتك لغفرت لهم»; احقاق الحق، ج 9، ص 260، به نقل از نزهة المجالس، ج 2، ص 230، طبع قاهره.

12. ...عن على بن على المكى الهلالى، عن ابيه قال: دخلت على رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم) فى شكايته الّتى قبض فيها فاذا فاطمة -رضى الله عنها- عند رأسه. قال: فبكت حتى ارتفع صوتها، فرفع رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم)طرفه اليها، فقال: حبيبتى فاطمة! ماالذي يبكيك؟» فقالت: أخشى الضيعة من بعدك. فقال: «يا حبيبتي أما علمت أن اللّه -عزوجل- إطّلع الى الارض اطّلاعة فاختار منها أباك فبعثه برسالته ثم اطلع اطلاعة فاختار منها بعلك و أوحى الىَّ أن انكحك اياه. يا فاطمة! و نحن أهل بيت قد أعطانا اللّه سبع خصال لم يعط أحداً قبلنا و لا يعطى أحداً بعدنا: «أنا خاتم النبيين و اكرم النبيين على الله و أحبّ المخلوقين الى الله -عزوجل و أنا أبوك و وصيى خير الأوصياء و أحبهم الى اللّه و هو بعلك و شهيدنا خير الشهدا و أحبّهم الى اللّه و هو عمك حمزة بن عبدالمطلب و هم عم أبيك و عمّ بعلك. و منّا من له جناحان أخضران يطير في الجنة مع الملائكة حيث يشاء و هو ابن عم أبيك و اخو بعلك. و منا سبطا هذه الامة و هما ابناك الحسن و الحسين و هما سيدا شباب أهل الجنة و أبوهما و الذي بعثني بالحق خير منها. يا فاطمه! والذي بعثني بالحق انّ منهما مهدي هذا الأمة إذا صارت الدنيا هرجاً و مرجاً و تظاهرت الفتن و تقطعت السبل و أغار بعضهم على بعض، فلا كبير يرحم صغيراً و لا صغير يوقّر كبيراً فيبعث اللّه -عزوجل- عند ذلك منهما من يفتتح حصون الضلالة و قلوباً غلفاً يقوم بالدين في اخرالزّمان كما قمت به فى أول الزمان و يملاء الدنيا عدلاً كما ملئت جوراً. يا فاطمة، لا تحزني و لا تبكي، فإن اللّه -عزوجل- ارحم بك و أراف عليك منى و ذلك لمكانك منّى و موضعك من قلبي و زوّجك اللّه زوجك و هو أشرف أهل بيتك حسباً و اكرمهم منصباً و ارحمهم بالرعية و أعدلهم بالسوية و أبصرهم بالقضية. و قد سألت ربي ـ عزوجل ـ أن تكونى اول من يلحقنى من اهل بيتي و ال على.» فلما قبض النبي(صلى الله عليه وآله وسلم) لم يبق فاطمة -رضى الله عنها- بعده إلا خمسة و سبعين يوماً حتى ألحقها اللّه به(صلى الله عليه وآله وسلم)»; احقاق الحق، ج 9، ص 266، به نقل از المعجم الكبير، ص 135، طبع طهران; مناقب على بن ابى طالب (ابن المغازلى) صص 150-148 و صص 102-101، روايت 144

13. ...عن ابى ذر -رحمه اللّه- قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «مثل اهل بيتى مثل سفينة نوح من ركب فيها نجا و من تخلف عنها غرق»;احقاق الحق، ج 9، ص 272. به نقل از مناقب اميرالمؤمنين، ابن المغازلى الواسطى، متوفى سال 483 هجرى.

14. عن سعيد بن جبير، عن ابن عباس -رضى الله عنهما- قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «نحن اهل البيت مفاتيح الرحمة و موضع الرسالة و مختلف الملائكة و معدن العلم»; احقاق الحق، ج 9، ص 376 به نقل از «فرائد السمطين»، تأليف علامه الحموينى

15. ابن عمر رفعه الى النبى(صلى الله عليه وآله وسلم) قال: «ان اللّه تعالى جمع فىّ و فى اهل بيتى الفضل و الشرف و السخاء و الشجاعة و العلم و الحلم، و انّ لنا الاخرة و لكم الدنيا»; ينابيع المودة، ص 254

16. روى عن ابن عباس، قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «ان اللّه افترض طاعتي و طاعة أهل بيتي على الناس خاصة و على الخلق كافة»; احقاق الحق، ج 9، ص 396، به نقل از ينابيع المودة، ص 251، طبع استامبول.

17. العلامة القندوزى فى «ينابيع المودة» (ص 273، ط استامبول) قال: ...عن ابراهيم بن شبية الانصارى قال: جلست عند أصبغ بن نباته، قال: ألا اقرئك ما املاه على بن ابى طالب -رضى الله عنه-؟ فأخرج صحيفةً فيها مكتوب «بسم الله الرحمن الرحيم، هذا ما أوصى به محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)أهل بيته و أمته; و أوصى أهل بيته بتقوى اللّه و لزوم طاعته; و أوصى امّته بلزوم اهل بيته و أهل بيته يأخذون بحجزة نبيّهم(صلى الله عليه وآله وسلم)و ان شيعتهم يأخذون بحجزهم يوم القيامة و أنّهم لن يدخلوكم باب الضلالة و لن يخرجوكم من باب هدى»

18. قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «لكل شىء أساس و اساس الدين حب اهل بيتى»; احقاق الحق، ج 9، ص 408 به نقل از المناقب المرتضويه.

19. عن على(عليه السلام) انه قال: قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم) «يا علىّ، إن الاسلام عريان، لباسه التقوى، و رياشه الهدى و زينته الحياء و عماده الورع و ملاكه العمل الصالح و اساس الاسلام حبّى و حبّ اهل بيتى»; كنزالعمال، ج 12، شماره 34206; و ج 13، شماره 37631.

20. رواه جماعة من اعلام القوم; منهم: الحافظ السيوطى فى «الجامع الكبير» (على ما فى جامع الاحاديث، ج 7، ص 640، ط دمشق) روى من طريق الطبرانى و الخطيب عن حذيفة ابن السيد قال: قال النبى(صلى الله عليه وآله وسلم): «يا ايها الناس! انى فرط لكم و انكم واردون على الحوض، حوض أعرض ما بين صنعاء و بصرى فيه عدد النجوم قد حان من فضة و إنى سائلكم حين تردون علىّ عن الثقلين فانظروا كيف تخلفوني فيهما الثقل الاكبر كتاب الله سبب طرفه بيدالله عزوجل و طرفه بايديكم فاستمسكوابه و لاتضلوا و لا تبدلوا; و عترتى اهل بيتى. فانّه قد نبأنى اللطيف الخبير انهما لن يفترقا حتى يردا علّى الحوض»; احقاق الحق، ج 18، صص 277-276

21. رواه القوم، منهم: العلامة الخوارزمى فى «مقتل الحسين »: «...عن على بن ابى طالب(عليه السلام)قال: قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم): «والذي نفسي بيده لا تفارق روح جسد صاحبها حتى يأكل من ثمر الجنة أو من شجر الزّقوم و حتى يرى ملك الموت و يرانى و يرى علياً و فاطمة و الحسن و الحسين فإن كان يحبّنا قلت يا ملك الموت إرفق به فإنّه كان يحبّني و أهل بيتي; و إن كان يبغضني و يبغض أهل بيتي قلت يا ملك الموت شدّد عليه فانه كان يبغضني و يبغض اهل بيتي، لا يحبنا إلا مؤمن و لا يبغضنا إلا منافق شقى » احقاق الحق، ج 9، ص 459.

22. العلامة القندوزى فى «ينابيع المودة» (ص 245، ط استامبول) قال: عن على رفعه: «توضع يوم القيامة منابر حول العرش لشيعتي و شيعة أهل بيتي المخلصين فى ولايتنا و يقول اللّه تعالى: هلّموا يا عبادى لأنشر عليكم كرامتى فقد اوذيتم في الدنيا»; احقاق الحق، ج 9، ص 459

23. العلامة الزمخشرى فى الكشاف (ج 3، ص 402، ط مصر) قال: و عن النبى(صلى الله عليه وآله وسلم): «حرّمت الجنة على من ظلم أهل بيتي و اذاني في عترتي»; احقاق الحق، ج 9، ص 459

24. الحاكم النيشابورى و المستدرك، ج 3، ص 150، ط حيدرآباد، قال: «... عن أبى نضرة، عن أبي سعيد الخدرى -رضى اللّه عنه- قال: قال رسواللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «والذي نفسي بيده لا يبغضنا اهل البيت أحدٌ إلاّ أدخله اللّه النّارَ»; احقاق الحق، ج 9، صص 461-460

25. العلامة الخوارزمى فى «مقتل الحسين» (ج 2، ص 83، ط الغرى) قال: و بهذا الاسناد (أى الأسناد المتقدم في كتاب) قال: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «ألويل لظالمي أهل بيتى، عذابهم مع المنافقين في الدرك الأسفل من النار، لا يفتر عنهم ساعة و يسقون عن عذاب جهنم فالويل لهم من العذاب الاليم»; احقاق الحق، ج 9، ص 464; مناقب على بن ابى طالب (ابن المغازلى)، ص 66، روايت 94

26. العلامة الذهبى فى «ميزان الاعتدال»، (ج 1، ص 369، ط القاهره) فقال: «من أبغضنا أهل البيت حشره اللّه يوم القيامة يهودياً، و إن صام و صلى، إن اللّه علّمني اسماء أمتي كما علم ادم الاسماء كلها و مثل لي امتي في الطين فمرّبى اصحاب الرايات فاستغفرت لعلى و شيعته»; احقاق الحق، ج 9، ص 468

27. العلامة المحدث، الشيخ جمال الدين الحنفى الشهير بابن حسنويه فى «بحر المناقب» (مخطوط) روى حديثاً مسنداً ينتهى إلى جماعة من الصحابة و فيه قال: «ايها الناس، عظموا أهل بيتي في حياتي و بعد مماتي و اكرمهم و فضّلوهم لا يحلّ لأحد أن يقوم إلا لأهل بيتي»; احقاق الحق، ج 9، ص 484

28. العلامة الشيخ سليمان البلخى القندوزى فى «ينابيع المودة»، (ص 246، ط اسلامبول) قال: ...عن نافع، عن ام سلمة -رضى الله عنها- قالت: سمعت رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم)يقول: «ما من قوم اجتمعوا يذكرون فضائل محمد و آل محمد إلا هبطت ملائكة من السماء حتى لحقت بهم تحدّثهم فاذا تفرقوا عرجت الملائكة و قالت الملائكة الآخرلهم: انا نشمّ رائحة منكم ما شممنا رائحة اطيب منها. فيقولون: اهبطوا بنا اليهم، فيقولون: انهم قد تفرقوا. فيقولون: اهبطوا بنا الى المكان الذي كانوا فيه»; احقاق الحق، ج 9، ص 501

29. رواه جماعة من اعلام القوم; منهم: الحافظ نورالدين على بن ابى بكر فى «مجمع الزوائد»، ج 9، ص 172 (ط مكتبة القدسى فى القاهره) قال: و عن الحسن بن على أن رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم)قال: «ألزموا مودتنا أهل البيت فانّه من لقى الله -عزوجل- و هو يودّنا دخل الجنة بشفاعتنا و الذي نفسي بيده لا ينفع عبداً عمله إلا بمعرفة حقنا» رواه الطبرانى و «الا وسطه»; احقاق الحق، ج 9، ص 428

30. الحافظ بن العساكر فى «ترجمة الامام الحسين بن على من تاريخ دمشق» (ص 122، ط بيروت) قال:... قال النبى(صلى الله عليه وآله وسلم): «خير رجالكم على بن ابى طالب، و خير شبابكم الحسن و الحسين و خير نساءكم فاطمة بنت محمّد»; احقاق الحق، ج 18، ص 398

31. العلامه السيد على بن شهاب الدين الهمدانى الحسينى فى «مودة القربى» (ص 69، ط لاهور) قال: روى عن جابر قال: قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم) يوماً بمحضر المهاجرين و الانصار: «يا على! لو أن احداً عبداللّه حق عبادته ثم شك فيك و أهل بيتك أنكم افضل الناس، كان فى النار»; احقاق الحق، ج 17، ص 283

32. مارواه القوم; منهم: العلامة ابن المغازلى فى «المناقب» (ص 18، مخطوط) قال: نحن أهل البيت شجرة النبوة و معدن الرسالة ليس احد من الخلايق يفضل اهل بيتى غيرى»; احقاق الحق، ج 9، ص 378

33. العلامة ابوبكر بن مؤمن الشيرازى فى «رسالة الاعتقاد» روى فى حديث عن انس: قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «أنا و اهل بيتى صفوة اللّه و خيرته فى خلقه»; احقاق الحق، ج 9، ص 483، حديث 82

34. قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله وسلم): «ما من دعاء إلا بينه و بين السماء حجاب حتّى يصلّى على محمد و آل محمد، فاذا فعل ذلك انخرق ذلك الحجاب و دخل الدعاء و اذا لم يفعل ذلك رجع ذلك الدعاء»; احقاق الحق، ج 9، ص 626، به نقل از جمعى از اعلام اهل سنت.

35. قال رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم): «النجوم أمان لأهل السّماء و أهل بيتي أمان لأمّتي»; فرائد السمطين، ج 3، طبع بيروت، ص 252، تأليف شيخ الاسلام المحدث الكبير ابراهيم بن محمد بن المؤيد بن عبداللّه بن على بن محمد الجوينى الخراسانى (از بزرگان قرن هفت و هشت)

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی