مناسبت های مذهبی ماه شوال المکرم

شهادت امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب برشیعیان جهان تسلیت باد

 


 

يکي از حوادث بزرگ ماه رمضان شهادت مولاي متقيان علي (عليه السلام) است، او از ياران با وفاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) و وصي و وزير و ابن عم و داماد آن حضرت بوده که پيامبر (صلي الله عليه و آله) در حق پسر عمش فرمود: «ان هذا اخي و وصيي و وزيري و خليفتي فيکم فاسمعوا له و اطيعوا»، همانا علي (عليه السلام) برادر و وصي و وزير و خليفه من است در ميان شما از او بشنويد و او را اطاعت کنيد. (1)

مطلب جالب و قابل تذکر اين است که آن حضرت مساله شهادت خويش را خبر داد، صاحب کشف الغمه از کرامات حضرت علي (عليه السلام) نقل مي‏نمايد: وقتي حضرت از قتال خوارج نهروان به کوفه برگشت، در ماه مبارک رمضان داخل مسجد شد، پس از دو رکعت نماز به منبر تشريف برد، خطبه بسيار زيبائي قرائت فرمود: «فخطب خطبة حسناء» آنگاه رو به فرزندش حضرت مجتبي (عليه السلام) کرد، فرمود يا ابا محمد چقدر از ماه رمضان رفته؟ عرض کرد سيزده روز يا امير المؤمنين، سپس از امام حسين (عليه السلام) پرسيد يا ابا عبد الله چقدر از اين ماه مانده، عرض کرد هفده روز يا امير المؤمنين، آنگاه امام (عليه السلام) دست مبارک خويش را به محاسن شريف خويش گذاشت که در آن حال سفيد بود فرمود: اين محاسنم به خونم خضاب خواهد شد، سپس اين بيت را در مورد قاتلش فرمود: اريد حياته و يريد قتلي خليلي من عذيري من مراد (2)

من خواستار حيات و زندگي او هستم و او قصد جانم مي‏کند، کسي که مورد علاقه من بود و او ابن ملجم مرادي است.

«ثم قال: هذا و الله قاتلي‏»، سپس اشاره به او فرمود: اين قاتلم مي‏باشد، گفتند يا امير المؤمنين آيا او را نمي‏کشي، فرمود: او که هنوز با من کاري نکرده است . (3)

عبدالرحمان بن ملجم مرادي لعنة الله عليه وقتي اين کلمات را شنيد سخت ترسيد و خاموش نشست تا آن حضرت از منبر فرود آمد، پس آن ملعون برخاست‏به عجله در برابر آن حضرت بايستاد و عرض کرد يا امير المؤمنين من حاضرم و در خدمت‏شما هستم، اين دست راست و چپ من است که در مقابل شما است، قطع کن دستهايم را و يا من را به قتل برسان، امام فرمود: چگونه تو را بکشم و حال آنکه جرمي از تو بر من واقع نشده است و اگر هم بدانم تو قاتل من هستي تو را نخواهم کشت، لکن بگو آيا از جهوداني زني حاضنه داشتي؟ و روزي از روزها به تو خطاب کرد: «اي برادر کشنده شتر ثمود؟» عرض کرد چنين بود يا امير المؤمنين، حضرت ديگر سخن نگفت. (4)

 


 

پیشگویی پیامبر از شهادت امام علی (ع)
شهادت مولی علی (ع) را پیامبر اکرم (ص) به هنگام نزول آیه ۱ و ۲ سوره عنکبوت پیشگویی کرده بود، که سخن از امتحان است.
مولی علی (ع) با یادآوری خاطره‏ای از پیامبر، مسئله شهادت خود را پرسید.
فرمود آیا پس از اتمام «جنگ احد» که من سعادت شهادت را نداشتم، و بر من گران آمد، شما نفرمودید بشارت باد بر تو که شهادت در انتظارت نشسته است؟!
پیامبر (ص) فرمود: همینطور است! حال بگو «فکیف صبرک اذن‏» در آن هنگام صبرت چگونه است؟ مولی (ع) گفت: شهادت جای شکیبایی و صبر ندارد، بلکه جای شکر و سپاس دارد. (5)
در روایتی جابر بن عبدالله انصاری آورده است که پیامبر (ص) به امام علی (ع) فرمود: تو جانشین منی و تو را خواهند کشت و سرانجام این محاسنت‏به خون سرت خضاب خواهد شد. (6)
در روایتی آمده است عایشه گوید: «رایت النبی التزم علیا و قبله‏» پیامبر را دیدم، علی (ع) را در آغوش گرفته، او را می‏بوسد و می‏فرماید: «بابی الوحید الشهید» پدرم فدای شهید تنها! (7)
در روایاتی پیامبر (ص) قاتل امیرمؤمنان علی (ع) را شقی‏ترین مردم و یا شقی‏ترین این امت نامیده است. (8)

آگاهی امام علی (ع) از شهادت خود
و شخص امیرمؤمنان علی (ع) نیز بارها شهادت خود را پیشگویی کرده بود و فرموده بود که محاسنم به خون سرم خضاب خواهد شد و کاملا قاتل خویش را می‏شناخت!
در آخرین ماه رمضان عمر مبارکش، که در شب بیست و یکم آن به شهادت رسید فرمود:
«اتاکم شهر رمضان و هو سید الشهور و اول السنه‏» ماه رمضان فرا رسید که بهترین ماهها است و اول سال «سالکان الی الله‏» است «و فیه تدور رمی السلطان‏» آسیاب ذات مقدس ربوبی در آن می‏چرخد، کنایه از آنکه خداوند احسانش را بین بندگان خود به گردش درآورده است. «الا و انکم حاجوا العام صفا واحدا و آیه ذلک انی لست فیکم‏» امسال حج انجام می‏دهید به آن نشانه که دیگر علی را در جمع خود نمی‏بینید. (9)
امام علی (ع) یک عمر بی‏صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرین رمضان حال و هوای دیگری داشت، هر روزی که از ماه رمضان می‏گذشت، زمان وصل حضرت نزدیک می‏ شد، او حال ویژه‏ای می‏ یافت.
شب نوزدهم میهمان دخترش «ام کلثوم‏» بود و با ساده‏ترین افطار، روزه‏اش را به اتمام رساند و تا صبح بیدار بود.
دخترش به بابا عرض کرد: «ما هذا الذی قد اسهرک؟» چرا امشب بیداری؟ چه حادثه‏ای بیدارت نگاه داشته است؟
حضرت فرمود: «انی مقتول لو قد اصبحت‏» به هنگام صبح بر من ضربت‏خواهند زد، ضربتی که به شهادت ختم می‏گردد. (10)

 



آن شب جهان هستی نگران علی (ع) بود! مرغابیها به هنگام خروج مولی از خانه ناله زدند، گوئیا به آنان الهام شده بود که مولی را از دست می‏دهند.
مولی به نماز صبح ایستاد، سوره حمد را خواند، سپس سوره انبیاء را آغاز کرد و یازده آیه خوانده بود که ناگاه اشقی الاولین والآخرین، ضربت‏بر فرق نازنینش فرود آورد. (11)


به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را
به خدا علی نبیند به نماز جز خدا را
به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم
که ندای دعوت آمد شه ملک لافتی را
همه اهلبیت عصمت زسرا برون دویدند
ابتـا و وا علـیا بنمود پر فضـا را


تنها جمله‏ای که به هنگام فرود آمدن ضربت‏بر فرق نازنین علی (ع) از حضرت شنیده شد، این بود که «فزت و رب الکعبه‏» به خدای کعبه رستگار شدم! (12)
«فائز» برنده مرحله پایانی مسابقه است و فرق آن با «فلاح‏» این است که فلاح از بند رستن است. چه بسا کسانی که در مراحلی از یک مسابقه برنده باشند، اما سرانجام در مرحله پایانی ببازند، برنده واقعی آن است که در مرحله پایانی مدال پیروزی را نصیب خود سازد، و امام علی (ع) خود را برنده این مرحله می‏داند.

رفتار مولی در فاصله ضربت تا شهادت
و اینک فهرستی از رفتار مولی (ع) از زمان ضربت تا شهادت:
۱- گفتن جمله «فزت و رب الکعبه‏» به هنگام فرود آمدن ضربت.
۲- فرمود: «لایفوتنکم الرجل‏» ابن ملجم را دستگیر کنید. (13)
این بزرگترین توطئه گر و شقی‏ترین که انسانیت را به ماتم نشاند، نباید از معرکه بگریزد، باید دستگیر گشته به سزای جنایت ننگین خود برسد.
۳- سفارش به برخورد انسانی با قاتل «اطیبوا طعامه و الینوا فراشه‏» (۱4) غذاهای خوب و بستر نرم به او دهید.
و در روایتی هست فرمود: «اطعموه من طعامی و اسقوه من شرابی‏» (۱5) از همان غذایی که به من می‏دهید و با همان نوشیدنی که از من پذیرایی می‏کنید، از قاتلم پذیرایی کنید.
۴- سفارش فرمود: «ایاکم و المثله...» او را شکنجه نکنید، اعضایش را نبرید، نگوئید چون علی را کشته باید او را تکه تکه کنیم که پیامبر (ص) فرمود: سگ هار را هم مثله نکنید. (۱6)
۵- فرمود ابن ملجم را نزدم بیاورید، او را نزد مولی آوردند.
حضرت به او فرمود: «ای عدوالله لم احسن الیک‏» هان دشمن خدا آیا به تو احسان نکردم؟ گفت: بله.
سپس فرمود: «فما حملک علی هذا؟» چه چیزی تو را به این جنایت وا داشت؟
این شقی پست پاسخ داد که شمشیرم را چهل روز تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین خلق خدا را با آن بکشم!
مولی علی (ع) فرمود: تو خود بدترین خلق خدایی و با همین شمشیر کشته خواهی شد. (۱7)

 



۶- برای مولی طبیب آوردند، طبیب تا زخم مولی را دید گفت: «وصیتی دارید بفرمائید» که دیگر کار تمام است و زخم به مغز رسیده است. (۱8)
۷- برخی از سفارشها و وصایایی که در این مدت فرموده است عبارتند از : سفارش به تقوی و پرهیز از دلبستگی به دنیا و زهد در آن ، کار برای خدا ، یار مظلوم و دشمن ظالم بودن ، دعوت به نظم و برنامه ریزی در زندگی ، تلاش برای ایجاد آشتی و صفا در جامعه ، سفارش به زندگی و تامین نیاز یتیمان ، سفارش به همسایه شایسته بودن ، سفارش به انس و عمل به قرآن ، سفارش به انس و عمل به قرآن ، سفارش به انس و عمل به قرآن ، سفارش به خانه خدا و حج ، سفارش به جهاد با مال و جان و زبان در راه خدا ، سفارش به صمیمیت و دوستی و پرهیز از قهر و کینه توزی ، سفارش به اینکه در قصاص ابن ملجم زیاده روی نشده ، او را به یک ضربت‏بکشید که او بیش از یک ضربت نزده است ، سفارش به زکوه ، سفارش به رسیدگی به مشکل فقرا و محرومان ، سفارش به حمایت از ذریه پیامبر و دفاع از آنها ، سفارش به تکریم اصحاب شایسته پیامبر اکرم (ص) ،
سفارش به برخورد شایسته با زنان ، سفارش به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و اینکه پیامدترک آن بسیار وخیم است ، سفارش به توحید و دوری از شرک به هر نوع آن ، سفارش به برپایی سنت پیامبر (ص (،
سفارش به حریم نگهداری برای ذات تقدس ربوبی در آشکار و نهان ، سفارش به روزه که زکات بدن است ، سفارش به شرکت در مجالس ذکر و یاد خدا ، سفارش به گذشت ، سفارش به زندگی انسانی با مردم. (۱9)
اینها برخی از وصایای مولی علی (ع) چه به صورت جمعی و یا به صورت فردی در این مدت بوده است.
۸- اندکی قبل از شهادت فرمود: مرگ برای من میهمان ناخوانده و ناشناس نیست، مثل من و مرگ، مثل لب تشنه‏ای است که بعد مدتها به آب برسد و همانند کسی است که گمشده ارزشمندی داشته باشد و بعد مدتها آن را بیابد. (20)
۹- و سرانجام آخرین جمله‏ای را که فرمود و به دیدار خدا رفت این بود که: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله‏» این جملات را گفت و در شب جمعه ۲۱ رمضان سال چهل هجرت جهان انسانیت را به داغ نشاند و به فراق ابدی خود مبتلا ساخت. (21)

پی نوشت:

1- رمضان در تاريخ، ص 254.

2 و 3- کشف الغمه، ص 414.

4- وقايع الايام خياباني تبريزي، ص 555- سپس اين شعر را انشاء کرد، و خطاب به نفس خويش و چنين فرمود:

اشدد حيازيمک للموت فان الموت لا قيکا

و لا تجزع عن الموت اذا حل بناديکا

اي علي: کمر همتت را براي مرگ محکم ببند، زيرا بالاخره مرگ به ملاقات تو خواهد آمد، و اظهار عجز مکن از مرگ، آن هنگام که به سراغ تو آمد و تو را در بر گرفت.
5. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶; بحارالانوار، ج‏۴۱، ص‏۷.
6. المعجم الکبیر، ج‏۲، ص‏۲۴۷.
7. تاریخ دمشق، ج‏۴۲، ص‏۵۴۹.
8. اسد الغابه، ج‏۴، ص‏۱۱۰; تاریخ دمشق، ج‏۴۲، ص‏۵۵۰; السیره‏النبویه ابن هشام، ج‏۲، ص‏۲۴۹.
9. الارشاد، ج‏۱، ص‏۳۲۰; المناقب ابن شهر آشوب، ج‏۲، ص‏۲۷۱.
10. الارشاد، ج‏۱، ص‏۱۶; اعلام الوری، ج‏۱، ص‏۳۱۰.
11. موسوعه الامام علی بن ابی طالب، ج‏۷، ص‏۲۳۹.
12. بحارالانوار، ج‏۴۲، ص‏۲۸۸.
13. الامامه والسیاسه ج‏۱، ص‏۱۸۰.
۱4. انساب الاشراف، ج‏۳، ص‏۲۵۶; الامامه والسیاسه، ج‏۱، ص‏۱۸۱.
۱5. کشف الغمه، ج‏۲، ص‏۵۹.
۱6. نهج البلاغه، نامه‏۴۷; الکامل فی التاریخ، ج‏۲، ص‏۴۳۵.
۱7. تاریخ طبری، ج‏۵، ص‏۱۴۵; الکامل فی التاریخ، ج‏۲، ص‏۴۳۵.
۱8. مقاتل الطالبیین، ص‏۵۱; الاستیعاب، ج‏۲، ص‏۲۲۱.
۱9. موسوعه الامام علی بن ابی‏طالب، ج‏۷، از صفحه ۲۵۴ تا صفحه‏۲۶۳.
20. نهج البلاغه، نامه ۲۳; بحارالانوار، ج‏۴۲، ص‏۲۵۴.
21. بحارالانوار، ج‏۴۲، ص‏۲۹۰.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی