مناسبت های مذهبی ماه شوال المکرم

سالروز وفات زوجه رسول الله و ام الزهراء حضرت خدیجه کبری تسلیت باد

 

 ولادت و خانواده

خديجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنيا آمد . خانواده‏ اي که‏ خديجه را پرورش داد ، از نظر شرافت‏ خانوادگي و نسبت‏هاي‏ خويشاوندي ، در شمار بزرگترين قبيله ‏هاي عرب جاي داشت . اين ‏خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگي و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خديجه پديدار بود .

خديجه از قبيله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قريش ‏بودند . پدرش خويلدبن اسد قريشي نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .

اخلاق خديجه (س) خديجه در بين اقوام خود يگانه و ممتاز و ميان اقران کم نظيربود . او به فضيلت اخلاقي و پذيراي‏ هاي شايان بسيار معروف بود وبدين جهت زنان مکه به وي حسد مي‏ ورزيدند .

دخترت خويلد در سجايا و کمالات اخلاقي زبانزد و نمونه بود و به ‏حق ايشان کفو خوبي براي پيامبر (ص) بود . بي‏ ترديد مي‏ توان گفت‏که اين سجايا و فضايل اخلاقي سبب شد تا خديجه براي همسري پيامبراکرم (ص) شايسته شمرده شود . طبق روايات ، او براي پيامبراکرم (ص) ياوري صادق بود .

 

 آيا خديجه (س) قبل از پيامبر (ص) ازدواج کرده بود؟

معروف است اولين کسي که به خواستگاري خديجه آمد يکي ازبزرگان عرب به نام «عتيق بن عائذ مخزومي‏» بود . او پس ازازدواج با خديجه ، در جواني در گذشت و اموال بسياري براي خديجه ‏ارث گذاشت . پس از او «ابي‏هاله بن المنذر الاسدي‏» که يکي ازبزرگان قبيله خود او بود ، با وي ازدواج کرد . ثمره اين پيوندفرزندي به نام «هند» بود که در کودکي در گذشت . ابي‏هاله‏ نيز پس از چندي ، وفات يافت و ثروت بسيار از خويش بر جاي نهاد.

هرچند اين مطلب که پيامبر اکرم (ص) سومين همسر خديجه بود وجز عايشه با دوشيزه‏اي ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولي مورد تاييد همگان نيست . جمعي از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; براي مثال «ابوالقاسم کوفي‏» ، «احمد بلاذري‏» ، «علم الهدي‏» ، (سيدمرتضي) در کتاب «شافي‏» و «شيخ طوسي‏» در «تلخيص شافي‏» آشکارا مي‏گويند که خديجه ،هنگام ازدواج با پيامبر ، «عذرا» بود . اين معنا را علامه‏ مجلسي نيز تاييد کرده است . او مي‏نويسد : «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زينب و رقيه دختران هاله ، خواهر خديجه ‏بودند .

برخي از معاصران نيز چنين ادعا کرده ‏اند و براي اثبات ادعاي‏ خود کتابهايي نوشته‏ اند .

آشنايي با حضرت محمد (ص) فضايل اخلاقي خديجه ، بسياري از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وي مي‏ انداخت . ولي خاطرات همسر پيشين به وي‏ اجازه نمي‏ داد شوهري ديگر انتخاب کند . تا اينکه با مقامات‏ معنوي حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامي که براي تجارت‏ همراه پيامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتي که از وي‏ديده بودند ، براي خديجه نقل کردند . خديجه فريفته اخلاق و کمال‏و مقامات معنوي پيامبر (ص) شد . البته او از يکي ازدانشمندان يهود و نيز ورقه بن نوفل ، که از علماي بزرگ عرب وخويشان نزديک خديجه به شمار مي‏ رفت ، در باره ظهور پيغمبرآخرالزمان و خاتم الانبيا (ص) مطالبي شنيده بود . همه اين ‏عوامل موجب شد تا خديجه حضرت محمد (ص) را به همسري خودانتخاب کند .

ازدواج خديجه

زفاف خديجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و یا 75 روز پس از بازگشت ‏از سفر تجارت شام تحقق يافت . در آن زمان ، حضرت‏ محمد (ص) 25سال داشت و خديجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ايشان را 28 سال‏ نقل مي‏ کند . هرچند بعضي از مورخان اهل‏ سنت‏ سعي مي‏ کنند اين سخن‏ را رد کنند ; چون راوي آن محمد بن صائب کلبي از شيعيان است وآنها او را ضعيف مي‏دانند .

خديجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوي او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارايي و مقام و جايگاه فاميلي خودرا فداي پيشرفت مقاصد همسرش ساخت .

در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خديجه ، عبدالله بن غنم به‏ آنها چنين تبريک گفت:

هنيئا مريئا يا خديجه قد جرت لک الطيرفيما کان منک باسعد

تزوجت‏خير البريه کلها و من ذا الذي في الناس مثل محمد ؟

و بشر به البران عيسي بن مريم و موسي ابن عمران فياقرب موعد

اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد

گوارا باد بر تو اي خديجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترين خلايق ازدواج کردي . چه کسي در ميان مردم همانند محمد (ص) است . محمد (ص) کسي است که حضرت عيسي و موسي به آمدنش ‏بشارت داده‏ اند و کتب آسماني به پيامبري او اقرار داشتند .

رسولي که سر از بطحاء (مکه) در مي‏ آورد و او هدايت کننده وهدايت‏ شونده است .

احترام پيغمبر خدا (ص) به خديجه

احترام حضرت محمد (ص) به خديجه ، به خاطر عقيده و ايمان اوبه توحيد بود .

خصال خديجه (س) خديجه از بزرگترين بانوان اسلام به شمار مي‏رود . او اولين زني‏ بود که به اسلام گرويد ; چنان که علي‏ بن ابي‏طالب (ع) اولين‏ مردي بود که اسلام آورد . اولين زني که نماز خواند ، خديجه بود. او انساني روشن بين و دور انديش بود . با گذشت ، علاقه‏مند به‏ معنويات ، وزين و با وقار ، معتقد به حق و حقيقت و متمايل به‏ اخبار آسماني بود. همين شرافت‏ براي او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق يافت.

خديجه از کتب آسماني آگاهي داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» مي‏گفتند . از نظر عقل و زيرکي نيزبرتري فوق العاده‏ اي داشت و مهمتر اينکه حتي قبل از اسلام وي را«طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سيده زنان‏» مي‏خواندند .

جالب اين است او از کساني بود که انتظار ظهور پيامبر اکرم (ص) مي ‏کشيد و هميشه از ورقه‏ بن نوفل و ديگر علما جوياي نشانه‏ هاي‏ نبوت مي‏شد . اشعار فصيح و پر معناي وي در شان پيامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکايت مي‏کند .

نمونه‏اي از اشعار خديجه در باره پيامبراکرم (ص) چنين است :

فلوانني امسيت في کل نعمه و دامت لي الدنيا و تملک الاکاسره

فما سويت عندي جناح بعوضه اذا لم يکن عيني لعينک ناظره

اگر تمام نعمتهاي دنيا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هيچ ارزش ندارد زماني که چشم‏به چشم تو نيافتند .

ديگر خصوصيت‏ خديجه اين است که او داراي شم اقتصادي و روح‏ بازرگاني بود و آوازه شهرتش در اين امر به شام هم رسيده بود .

البته سجاياي اخلاقي حضرت خديجه چنان زياد است که قلم از بيان‏آن ناتوان است . پيامبر اکرم (ص) مي‏فرمايد : «افضل نساء اهل الجنه خديجه بنت‏ خويلد و فاطمه بنت محمد ومريم بنت عمران و آسيه بنت مزاحم .»

چه مي‏توان گفت در شان کسي که مايه آرامش و تسلاي خاطر رسول‏خدا (ص) بود ؟ ! در تاريخ مي‏خوانيم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذيب قريش و اذيت‏هاي ايشان‏ محزون و آزرده مي‏ شدند ، هيچ چيز آن حضرت را مسرور نمي‏کرد مگرياد خديجه ; و هرگاه خديجه را مي‏ديد مسرور مي ‏شد»

ذهبي مي‏گويد : مناقب و فضايل خديجه بسيار است ; او از جمله‏ زنان کامل ، عاقل ، والا ، پاي‏بند به ديانت و عفيف و کريم و ازاهل بهشت‏ بود . پيامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا مي‏ گفت‏ و بر ساير امهات مومنين ترجيح مي‏داد و از او بسيار تجليل مي‏کرد. به حدي که عايشه مي‏گفت : بر هيچ يک از زنان پيامبر (ص) به‏ اندازه خديجه رشک نورزيدم و اين بدان سبب بود که پيامبر (ص)بسيار او را ياد کرد .

 

 درود خدا بر خديجه

خديجه کبربي چنان مقام والايي داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روايتي از حضرت امام محمد باقر (ص) : پيامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئيل‏ فرمود : «آيا حاجتي داري ؟»

جبرئيل عرض کرد : خواسته‏ ام اين است که از طرف خدا و من به‏ خديجه سلام برساني‏»

در روايتي ديگر مي‏خوانيم : روزي خديجه به طلب رسول خدا (ص) بيرون آمد . جبرئيل به‏ صورت مردي با وي رو به رو شد و از خديجه احوال رسول‏خدا (ص)را پرسيد . خديجه نمي‏ توانست‏ بگويد رسول خدا (ص) در کجا به سرمي‏برد . او مي‏ترسيد اين مرد از کساني باشد که قصد کشتن پيغمبر(ص) را دارد . وقتي که خدمت آن حضرت رسيد و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئيل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم .»

نقش خديجه در پيشبرد اسلام

وقتي حضرت خديجه دريافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه‏ پيشرفت و موقعيت پيغمبر اسلام (ص) انفاق کرد . او تمام اموال‏ خويش را به پيامبر (ص) بخشيد و در راه نشر اسلام به مصرف‏ رساند . تا جايي که هنگام ارتحال ، پارچه‏ اي براي کفن نداشت .

ابن اسحاق جمله‏ اي در شان خديجه دارد که گوياي همکاري وصداقت او در پيشبرد اسلام است . او مي‏گويد : «خديجه ياور صادق‏ و با وفايي براي پيامبر (ص) بود و مصيبت‏ها در پي رحلت‏ خديجه‏ و ابوطالب بر پيامبر (ص) سرازير شد .»

گويا اين دو ، در برابر هجوم ناملايمات بر پيامبر اکرم (ص)، سدي بلند و مستحکم بودند .

اين جمله ، معروف که اسلام رهين اخلاق پيامبر (ص) ، شمشيرعلي (ع) ، و اموال خديجه است از نهايت همکاري و صداقت‏ خديجه‏ پرده بر مي‏دارد .

فرزندان خديجه در تعداد فرزندان حضرت خديجه ، ميان مورخان اختلاف است . به‏ گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خديجه ، شش فرزند بود .

1- هاشم . 2- عبدالله . به اين دو «طاهر» و «طيب‏»مي‏گفتند . . 3- رقيه . 4- زينب 5- ام کلثوم . 6- فاطمه .

رقيه بزرگترين دخترانش بودو زينب ، ام کلثوم و فاطمه به ‏ترتيب پس از رقيه قرار داشتند . پسران خديجه پيش از بعثت‏ پيامبر (ص) ، بدرود زندگي گفتند . ولي دخترانش ، نبوت پيامبر(ص) را درک کردند .

گروهي از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت‏ به دنيا آمدند و چندروز پس از پيامبر خدا (ص) به‏ مدينه هجرت کردند .

وصيت‏ خديجه حضرت خديجه (س) سه سال قبل از هجرت بيمار شد . پيغمبر (ص) به عيادت وي رفت و فرمود : اي خديجه ، «اما علمت ان الله‏ قد زوجني معک في الجنه‏» ; آيا مي‏داني که خداوند تو را دربهشت نيز همسرم ساخته است ؟!

آنگاه از خديجه دل جويي و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالي بهشت را به شکرانه خدمات او توصيف فرمود .

چون بيماري خديجه شدت يافت ، عرض کرد : يا رسول الله ! چندوصيت دارم : من در حق تو کوتاهي کردم ، مرا عفو کن .

پيامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصيري نديدم و نهايت تلاش‏ خود را به کار بردي . در خانه‏ ام بسيار خسته شدي و اموالت را درراه خدا مصرف کردي .

عرض کرد : يا رسول الله ! وصيت دوم من اين است که مواظب اين‏ دختر باشيد . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن يتيم و غريب خواهد شد . پس مبادا کسي از زنان قريش به او آزار برساند . مبادا کسي به صورتش سيلي بزند . مبادا کسي بر او فرياد بکشد . مبادا کسي با او برخورد غير ملايم و زننده‏اي داشته ‏باشد .

اما وصيت‏ سوم را شرم مي‏کنم برايت‏ بگويم . آن را به‏ فاطمه عرض مي‏کنم تا او برايت ‏بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وي فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم مي‏گويد : من از قبر در هراسم ; از تو مي‏خواهم مرا درلباسي که هنگام نزول وحي به تن داشتي ، کفن کني .»

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بيرون آمد و مطلب را به پيامبر(ص) عرض کرد . پيامبر اکرم (ص) آن پيراهن را براي خديجه‏ فرستاد و او بسيار خوشحال شد . هنگام وفات حضرت خديجه ، پيامبراکرم (ص) غسل و کفن وي را به عهده گرفت . ناگهان جبرئيل درحالي که کفن از بهشت همراه داشت ، نازل شد و عرض کرد : يا رسول‏ الله ، خداوند به تو سلام مي‏رساند و مي‏فرمايد : «ايشان اموالش‏ را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتريم که کفنش را به عهده ‏بگيريم .»

 

 وفات خديجه (س)

خديجه در سن 65 سالگي در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج ازشعب ابوطالب جان به جان آفرين تسليم کرد . پيغمبر خدا (ص)شخصا خديجه را غسل داد ، حنوط کرد و با همان پارچه‏ اي که جبرئيل‏ از طرف خداوند عزوجل براي خديجه آورده بود ، کفن کرد . رسول‏خدا (ص) شخصا درون قبر رفت ، سپس خديجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جاي خويش استوار ساخت . او بر خديجه اشک‏ مي‏ريخت ، دعا مي‏کرد و برايش آمرزش مي‏طلبيد . آرامگاه خديجه درگورستان مکه در «حجون‏» واقع است .

رحلت‏ خديجه براي پيغمبر (ص) مصيبتي بزرگ بود ; زيرا خديجه ‏ياور پيغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسياري به حضرت محمد(ص) احترام مي‏گذاشتند و از آزار وي خودداري مي‏کردند .

ياد خديجه

رسول خدا (ص) با اين که بعد از رحلت ‏حضرت خديجه (س) بازناني چند ازدواج کرد ; ولي هرگز خديجه را از ياد نبرد . عايشه‏ مي‏گويد : هر وقت پيغمبرخدا (ص) ياد خديجه مي‏افتاد ، ملول وگرفته مي‏شد و براي او آمرزش مي‏ طلبيد . روزي من رشک ورزيدم وگفتم : يا رسول الله ، خداوند به جاي آن پيرزن ، زني جوان وزيبا به تو داد .

پيغمبر (ص) ناگهان بر آشفت و خشمگينانه دست‏ بر دست من زد وفرمود : خدا شاهد است‏ خديجه زني بود که چون همه از من رومي‏ گردانيدند ، او به من روي مي‏کرد ; و چون همه از من مي‏گريختند، به من محبت و مهرباني مي‏کرد ; و چون همه دعوت مرا تکذيب‏ مي‏کردند ، به من ايمان مي‏ آورد و مرا تصديق مي‏کرد . در مشکلات ‏زندگي مرا ياري مي‏داد و با مال خود کمک مي‏کرد و غم از دلم ‏مي‏زدود .

حضرت امام صادق (ع) فرمود : «وقتي خديجه از دنيا رفت ،فاطمه کودکي خردسال بود ، نزد پدر آمد و گفت : «يا رسول الله ‏امي‏» ; مادرم کجاست ؟

پيامبر (ص) سکوت کرد . جبرئيل نازل شد و گفت : خدايت‏ سلام‏ مي‏رساند و مي‏فرمايد : به زهرا بفرما ، مادرت در بهشت و در کاخ‏ طلايي که ستونش از ياقوت سرخ است و اطرافش آسيه و مريم هستند ،جاي دارد.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی