ویژه نامه شب قدر
شبی برتر از هزارماه علائم ومنزلت شب قدر
وقایع شب قدر شب قدر و استجابت دعا
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ * لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ*
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ . (1)
ما, آن (قرآن) را در (شب قدر)نازل کردیم و تو, چه مى دانى (شب قدر)چیست؟ شب قدر, از هزارماه بهتر است, فرشتگان و (روح) در آن شب به اذن پروردگار خود, براى تقدیر هر کارى نازل مى شوند, آن شب انباشته از سلامت و برکت و رحمت, تا طلوع صبح است.
درباره سوره قدر, شب قدر, معناى قدر, تعیین شب قدر, تکالیف شب قدر و شیوه هاى بهره جویى از این شب بزرگ و ارتباط با خداوند مهربان, مطالب قابل اهمیتى وجود دارد, که ما خلاصه آن را مورد مطالعه قرار مى دهیم.
ثواب قرائت: امام باقر(ع) فرموده است: هر کس سوره (انا انزلناه) را با صداى بلند بخواند, مثل کسى خواهد بود که شمشیر به دوش گرفته و در راه خداوند جهاد مى کند و هر کس آن را پنهان و آهسته بخواند, مانند کسى است که در راه خدا, به خون خود غلتیده است.(2)
معناى شب قدر
چرا این شب (شب قدر)نامیده شده, در آن چه اسرارى نهفته و چه وقایع و حوادثى در آن رخ داده و رخ مى دهد؟
مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم(علیهم السلام), درباره نام گذارى این شب به (شب قدر)مطالب و دلایل زیادى آورده اند, که مهم ترین و مناسب ترین آن ها بدین شرح است:
۱ـ شب قدر, یعنى شب بزرگ و با عظمت, زیرا در قرآن کریم(قدر)به معناى منزلت وبزرگى خداوند عالم آمده هم چنان که در این آیه مى خوانیم: (ما قدروا الله حق قدره)(3) آنان عظمت خداوند را نشناختند. و (حبیش) در کتاب (وجوه القرآن) لیله القدر را به لیله العظمه معنا کرده(4) رمز این بزرگى هم در خود سوره(قدر)بیان گردیده است آن جا که مى فرماید: شب قدر, از هزار ماه بهتر است.
۲ـ شب با ارزش و پر قیمت, جهت دیگرى براى معناى (قدر) مى تواند باشد, زیرا از یک سو در همین سوره مى خوانیم: (عبادت) در این شب از عبادت در هزار ماه بهتر و با ارزش تر است در فارسى هم مى گوییم: (قدر جوانى, (قدر)سلامت ونعمتى را که در اختیار دارى, بدان).
۳ـ (قدر) به معناى (سختى معیشت) نیز آمده, در قرآن کریم مى خوانیم: (ومن قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله)(5) هر کس گرفتار تنگى روزى و تنگدستى در زندگى شود مقدارى از آنچه را خداوند به او عطا کرده, در راه خدا انفاق نماید.
۴ـ طبق آیات متعدد قرآن کریم, (قدر)به معناى اندازه گیرى, تقدیر و تنظیم امور آمده است. در آیه اى مى خوانیم: ما قرآن را در شب مبارکى نازل کردیم, و ما همواره بیم دهنده بوده ایم; و در آن شب: (فیها یفرق کل إمر حکیم)(6) هر کارى, بر طبق حکمت خداوند, تعیین و تنظیم مى گردد.)
راغب اصفهانى, مى نویسد: (لیله القدر اى لیله قیضها لامور مخصوصه)(7) شب قدر, یعنى شبى که خداوند براى تنظیم و تعیین امور مخصوصى, آن را آماده و مقرر فرموده است.
طبق روایات فراوانى که وارد شده, در شب قدر, سرنوشت افراد براى سال آینده, مانند: رزق و روزى, مرگ و میر(8), خوشى و ناخوشى, و امور و حوادث دیگر زندگى, بر اساس استعدادها و لیاقت ها, رقم مى خورد, و این تقدیر و تنظیم حکیمانه هم, در انسان هیچ گونه (اجبار) و (سلب اختیارى) به وجود نمی آورد.
درباره تنظیم و تقدیر سرنوشت افراد در (شب قدر)براى سال آتى آنان, امام صادق(ع)فرموده است: (التقدیر فى لیله القدر تسعه عشر, والابرام فى لیله احدى و عشرین, والامضإ فى لیله ثلاث و عشرین)(9) تقدیر امور و سرنوشت ها در شب نوزدهم, تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاى آن در شب بیست و سوم صورت مى گیرد.
آرى, به خاطر اهمیت شب قدر, ارزش و عظمت آن, نزول فرشتگان بى شمار آسمانى به زمین و سرنوشت سازى این شب الهى ده ها روایت در کتاب ها و تفسیرهاى شیعه و اهل سنت وارد شده است. در بیان پیامبر گرامى اسلام(ص) هم مى خوانیم: (من قام لیله القدر ایمانا و احتسابا, غفر له ما تقدم من ذنبه)(۱0) هر کس در (شب قدر)از روى ایمان و اخلاص, به قیام و عبادت ایستد, گناهان گذشته او, بخشیده و آمرزیده مى شود.
کدام شب است؟
شب قدرى که قرآن کریم, آن را (بهتر از هزار ماه) معرفى مى کند حدود یک صد حدیث, در کتاب ها و تفسیرهاى شیعه و اهل سنت, درباره عظمت آن واردشده, چه شبى مى باشد؟
مجموع مطالبى که از قرآن کریم و احادیث شیعه و اهل سنت, در مورد تعیین (شب قدر) به دست می آید را در موارد زیر مى توان خلاصه نمود:
۱ ـ در این که (شب قدر) در ماه مبارک رمضان قرار دارد, هیچ گونه تردیدى نمى توان به خود راه داد, چون از یک سو خداوند فرموده: قرآن در ماه رمضان نازل شده.(۱1) و از سوى دیگر در سوره(قدر)هم آمده: آن (قرآن) را در (شب قدر)نازل کردیم; و این که (شب قدر)در ماه مبارک رمضان قرار دارد, مورد اتفاق روایات و مفسرین قرآن است.
۲ ـ (شب قدر), در دهه آخر ماه مبارک رمضان قرار دارد, روایات فراوان و نظریه هاى مفسران شیعه و اهل سنت, آن را حتمى مى شمارد.(۱2) پس در این مورد هم تردیدى نیست.
(عایشه) روایت مى کند: تلاش و کوششى را که مى دیدم رسول خدا(ص), در دهه آخر ماه مبارک رمضان انجام مى داد, در اوقات دیگر انجام نمى داد.(۱3)
۳ ـ طبق روایات فراوانى که در منابع شیعى آمده, شب هاى نوزدهم, بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان (شبهاى قدر)معرفى شده اند,(۱4) اما امام باقر(ع) دایره آن را محدودتر نموده, و در پاسخ (عبدالواحد بن مختار انصارى) که خواستار تعیین یکى از آن شب ها از سوى امام(ع) بود, فرموده اند: ما علیک إن تعمل فى لیلتین, هى احدیهما.(۱5) ایرادى ندارد هر دو شب را به عبادت و شب زنده دارى مشغول باش, زیرا (شب قدر)یکى از این دو شب مى باشد.
۴ ـ در میان شب بیست و یکم و شب بیست و سوم در عین حالى که خدا و رسول(ص) و امامان(علیهم السلام), براى زنده نگهداشتن روح امید و نشاط و اهمیت به اطاعت و عبادت بندگان و تقرب آنان, سعى در مخفى داشتن (شب قدر) داشته اند ـ آن طور که از تعدادى از احادیث استفاده مى شود, احتمال (شب قدر) بودن شب بیست و سوم را مى توان تقویت نمود و معتبرتر دانست.
زیرا در چند روایت آمده: رسول خدا(ص) به عبادت و شب زنده دارى دهه آخر ماه مبارک رمضان سفارش مى کرد, امام على(ع) مى فرماید: (شب بیست و سوم), در عین حالى که باران شدیدى آمده بود و مسجد مدینه را گل و آب فرا گرفته بود, رسول خدا(ع), ما را به نماز وا مى داشت, و با وجود این که صورت و بینى آن حضرت, گل آلود شده بود, دست از عبادت و شب زنده دارى نمى کشید.(۱6)
امام باقر(ص) هم فرموده است: (عبدالله بن انیس انصارى), که در (جهینه) زندگى مى کرد و با مدینه فاصله داشت, به حضور رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: من شتر و گوسفند و چوپانهایى دارم, و نمى توانم زیاد در شهر بمانم, اما دوست مى دارم, یکى از شبهاى ماه رمضان را برایم تعیین کنى, تا در آن شب به شهر آمده و به نماز و عبادت بپردازم.
رسول خدا(ص) او را نزدیک خویش کشید, و در گوش او چیزى گفت, آن مرد هم شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان, در مدینه حضور یافت, به عبادت و شب زنده دارى پرداخت, و صبح به محل و سراغ کار خود بازگشت.(۱7)
همچنین در روایت مى خوانیم: رسول خدا(ص) شب بیست و سوم, به صورت افراد آب مى پاشید تا آنها را خواب نگیرد چنانکه حضرت فاطمه زهرا(س) همه اعضاى خانواده را وادار مى کرد, روز بخوابند, شب کم غذا بخورند تا بتوانند شب بیست و سوم را بیدار بمانند, و مى فرمود: انسان محروم کسى است, که از خیر و فضیلت این شب محروم بماند. (18)
بارى, اگر چه با توجه به شواهد حدیثى و تاریخى, احتمال (شب قدر)بودن بیست و سوم ماه مبارک رمضان را تایید کردیم, اما همان طور که دربالا هم اشاره شد, پیغمبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام), عنایت داشتند, که (شب قدر) براى افراد مخفى بماند, تا آنان با اطاعت و عبادت در چند شب, براى درک (شب قدر)و معارف و معنویات آن, تلاش و جستجوى بیش ترى داشته باشند.
به روایت (ابن ابى الحدید) وقتى درباره تعیین (شب قدر)از امیر مومنان(ع) سوال مى شود, آن حضرت از مشخص کردن, طفره مى رود و مى فرماید: (لیس إشک إن الله انما یسترها عنکم نظرا لکم, لا نکم لو إعلمکموها, عملتم فیها و ترکتم غیرها, وإرجو إن لا تخطئکم ان شإ الله)(19) در این جهت تردید ندارم, که خداوند جهت مخفى داشتن (شب قدر) به شما نظر و عنایت دارد, زیرا اگر آن را براى شما اعلام داشته بود, در همان شب به عمل عبادت مى پرداختید و عبادت در شب هاى دیگر را ترک مى نمودید, ومن هم به خواست خداوند (در مورد بهره بردارى شما از شب هاى دیگر) امیدوارم شما را محروم نگردانم.
تکالیف شب قدر
براى عبادت و درک فضیلت و فیض شب قدر, عموما به مسجدها مى رویم, اما براى این که با انجام اعمال جنبى ـ که خود نیز اعمال پر فضیلتى است ـ خویشتن را براى درک عظمت و فضایل عمیق (شب قدر)آماده تر گردانیم تا بتوانیم در نورانیت قرآن نورانى شویم و بافرشتگان پاک آسمانى هم نوا گردیم و موجى در دریاى روح خود ایجاد کنیم.
پیشوایان والامقام اسلام, ما را به انجام تکالیف زیر دعوت نموده اند.
۱ـ غسل شب قدر. غسل, از یک سو عبادت است, چون مى بایست به (نیت تقرب و اطاعت خداوند) انجام شود, و از سوى دیگر نظافت و بهداشت مى باشد, چون با شست وشوى بدن, هر مومنى خود را براى حضور در مجامع عمومى و ملاقات سالم و جاذب با اهل ایمان آماده و منظم مى گرداند.
امام صادق(ع) فرموده است:(هرکس براى شب هاى هفدهم,نوزدهم,بیست و یکم و بیست سوم ماه مبارک رمضان, که امید (شب قدر)بودن آنها مى رود, غسل انجام دهد, از گناهان پاک مى گردد, و مانند روزى مى شود که از مادر متولد گردیده است).(۲0)
۲ـ احیا و (شب زنده دارى) همان طور که در سیره پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مطالعه کردیم, احیا, بیدار بودن و (شب هاى قدر)را باعبادت سپرى نمودن, از تکالیف دیگر در این شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظیفه اى براى همه شب هاى(قدر)است, اما امام حسن عسکرى(ع) فرموده: فلا یفوتک احیإ لیله ثلاث و عشرین;(۲1) اگر نتوانستى در شب هاى دیگر احیا داشته باشى, سعى کن احیا و شب زنده دارى شب بیست و سوم را از دست ندهى.
امام باقر(ع) نیز, فرموده است: هر کس (شب قدر)را احیا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را مى آمرزد... .(۲2)
اما نکته بسیار مهمى که درباره (احیا) باید مورد توجه باشد, این است که, اولا: شب را تاسفیده صبح به عبادت و دعا بگذرانیم; ثانیا: (به بیدارى چشم) قناعت نکنیم, زیرا آنچه داراى اهمیت فوق العاده است, (بیدارى دل) و آگاهى و بصیرتى است که انسان را در محضر الهى و قرآن کریم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لایق گرداند.
زیرا, فرشتگان آسمانى که به زمین نزول مى کند, طبق روایت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(ع) شرف حضور مى یابند,(۲3) تا علاوه بر سلامت آفرینى در شب قدر یا سلام رسانى به بندگان,(۲4) پیام (الله) را به حجه الله (ع) ابلاغ دارند(۲5) و طبیعى است اگر حجه الله(ع) از وضع (عباد الله) رضایت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدیر و سرنوشت سال آینده (عباد الله) از جانب (الله), وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.
۳ـ قرآن بر سر گرفتن. تکلیف دیگر (شبهاى قدر), قرآن به سرگرفتن است. مومنان روزه گرفته, در ماه خدا و خانه خدا, کتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفیع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى اندیشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پیوند و پیمان مجدد برقرار مى نمایند, تا با معارف نورانى آن, همه زوایاى زندگى خویش را نورانى و متعالى گردانند.البته براى آگاهى به خصوصیات کامل این اعمال به کتاب هاى دعا باید مراجعه نمود. (۲6)
امام صادق(ع) هم فرموده است: براى شب هاى(قدر) قرآن کریم را جلوى خود قرار دهید, آن را بگشایید و بخوانید: (اللهم انى إسئلک بکتابک المنزل, وما فیه وفیه اسمک الاکبر, وإسمائک الحسنى, وما یخاف ویرجى, إن تجعلنى من عتقائک من النار).(۲7)
۴ـ نماز و دعا. امام صادق(ع) فرموده است: در هر یک از دو شبهاى قدر صد رکعت نماز مى بایست خوانده شود.(28) آن حضرت, خود نیز این عمل را انجام مى داد, چنانکه از سر شب تا سفیده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت.(29)از جمله دعاهایى که به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن کبیر مى باشد.
۵ـ استغفار و توبه. اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارک رمضان, به خصوص دریافت فیض شب هاى(قدر)اداى دین خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عین حال, در این شب هاى نورانى, که به بیان امام صادق(ع): (درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد.(۳0) درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گریه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارى ها و رسیدن به حاجت هاى مادى و معنوى, کارى ضرورى خواهد بود.
به هر حال, عظمت و تکالیف شب هاى نورانى و سرنوشت ساز(قدر) فراوان است, که این مقال را مجال آن نیست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت: شب قدر , شب وصل است و آداب و تکالیفى را هم که تاکنون برشمردیم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.
پی نوشت:
1ـ قدر,.
2- تفسیر نورالثقلین, ج ۵, ص ;۶۲۲ الدر المنثور فى التفسیر المإثور, ج ۶, ص ۳۷۱.
۳ـ حج, ۷۴.
۴ـ تفسیر نوین, ص ۲۷۵.
۵ـ تفسیر نوین, ص ۲۷۵.
۶ـ دخان, ۴.
۷ـ المفردات فى غریب القرآن, ص ۳۹۵.
۸ـ تفسیر نورالثقلین, ج ۵, ص ;۶۳۱ البرهان فى تفسیر القرآن, ج ۴, ص ۴۸۶.
۹ـ تفسیر نورالثقلین, ج ۵, ص ;۶۲۷ البرهان فى تفسیر القرآن, ج ۴, ص ;۴۸۷ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ۲۵۹.
۱۰ـ الدر المنثور فى تفسیر المإثور, ج ۶, ص ;۳۷۶ فى ضلال القران, ج ۸, ص ;۶۲۸ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ۲۶۲.
۱۱ـ بقره, ۱۸۵.
۱۲ـ الدر المنثور, ج ۶, ص ;۳۷۶ تفسیر نورالثقلین, ج ۵, ص ۶۲۹.
۱۳ـ الدر المنثور, ج ۶, ص ۳۷۶.
۱۴ـ الدر المنثور, ج ۶, ص ۳۷۶.
۱۵ـ نور الثقلین, ج ۵, ص ۶۲۸.
۱۶ـ بحارالانوار, ج ۹۴, ص ۱۰.
۱۷ـ تفسیر نورالثقلین, ج ۵, ص ;۶۲۸ بحارالانوار, ج ۹۴, ص ۱۰.
۱۸ـ بحارالانوار, ج ۹۴, ص ۱۰.
۱۹ـ شرح نهج البلاغه, ج ۲۰, ص ;۱۵۴ بحارالانوار, ج ۹۴, ص ۱۰.
۲۰ـ فضایل الاشهر الثلاثه, ص ;۱۳۷ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ۲۶۱.
۲۱ـ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ۲۶۱.
۲۲ـ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ۲۶۱.
۲۳ـ البرهان فى التفسیر القرآن, ج ۴, ص ۴۸۸.
۲۴ـ بحارالانوار, ج ۹۴, ص ۱۴.
۲۵ـ بحارالانوار, ج۹۴, ص۱۴.
۲۶ـ مفاتیح الجنان, ص ۲۲۴.
۲۷ـ بحارالانوار , ج ۹۴ , ص ۴.
۲۸ـ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ;۲۶۱ فضائل الاشهر الثلاثه, ص ۱۳۷.
۲۹ـ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ۲۶۰.
۳۰ـ وسائل الشیعه, ج ۷, ص ۲۵۹.
۱ ـ نزول قرآن:
ظاهر آیه شریفه «انّا انزلناه فی لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگی و دفعی بودن دارد نه تنزیل که ظاهر در نزول تدریجی است.
قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
۱ـ نزول یکباره در یک شب معین.
۲ـ نزول تدریجی در طول بیست و سه سال نبوّت پیامبر اکرم(ص).
آیاتی چون «قرانا فرقناه لتقرأه علی الناس علی مکث ونزلناه تنزیلا»(۱۱) نزول تدریجی قرآن را بیان میکند.
در نزول دفعی (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سوره ها و آیات است یک دفعه نازل نشده است بلکه بصورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتی که درباره وقایع شخصی و حوادث جزیی نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه ای دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتی درست در نمی آید مگر اینکه زمان و مکانش و واقعه ای که درباره اش نازل شده رخ دهد به طوری که اگر از آن زمانها و مکانها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است. همان اجمال و تفصیلی که در آیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصّلت من لدن حکیم خبیر»(۱۲) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.
۲ ـ تقدیر امور:
خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگی، وسعت یا تنگی روزی، سعادت و شقاوت، خیر و شرّ، طاعت و معصیت و... تقدیر میکند.
در آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر»(۱۳) کلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازه گیری دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم»(۱۴) که در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت میکند. چون کلمه «فرق» به معنای جدا سازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه ای که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه گیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی دارای دو مرحله اند، یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل. و شب قدر به طوری که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم» برمی آید شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می آیند.
۳ ـ نزول ملائکه و روح:
بر اساس آیه شریفه «تنزّل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر»(۱۵)، ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می شوند. مراد از روح آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال درباره اش فرموده است «قل الرّوح من امر ربی»(۱۶). در این که مراد از امر چیست؟ بحثهای مفصلی در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث به دو روایت در مورد نزول ملائکه و اینکه روح چیست بسنده میشود.
الف: پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتی شب قدر میشود ملائکهای که ساکن در «سدره المنتهی» هستند و جبرئیل یکی از ایشان است نازل میشوند در حالی که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچمهایی را به همراه دارند.
یک پرچم بالای قبر من، و یکی بر بالای بیت المقدس و پرچمی در مسجد الحرام و پرچمی بر طور سینا نصب میکنند و هیچ مؤمن و مؤمنهای در این نقاط نمی ماند مگر آنکه جبرئیل به او سلام میکند، مگر کسی که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد(۱۷).
ب: از امام صادق علیهالسلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح از آن سنخ نیست مگر نمی بینی خدای تعالی فرموده: «تنزل الملئکه والرّوح» پس معلوم میشود روح غیر از ملائکه است(۱۸).
۴ ـ سلام و امنیت:
قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر میفرماید: «سلام هی حتی مطلع الفجر»(۱۹). کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است. و جمله «سلام هی» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی تعلّق گرفته است به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوی او روی میآورند و نیز به اینکه در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد. به این معنا که عذابی جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که در این شب کید شیطانها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
البته بعضی از مفسّرین گفتهاند: مراد از کلمه «سلام» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام میدهند.
پی نوشت:
۱ ـ دخان / ۳ .
۲ ـ بقره / ۱۸۵ .
۳ ـ قدر / ۱ .
۴ ـ ر. ک. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۱۹ .
۵ ـ ر.ک. تفسیر الدر المنثور، ج۶ .
۶ ـ دخان / ۶ .
۷ ـ قدر / ۴ .
۸ ـ بقره / ۱۸۵ .
۹ ـ تفسیر البرهان، ج۴، ص۴۸۸، ح۲۶ .
۱۰ ـ فروع کافی، ج۴، ص۱۵۷، ح۴.
۱۱ ـ اسراء / ۱۰۶ .
۱۲ ـ هود / ۱.
۱۳ ـ قدر / ۱.
۱۴ ـ دخان / ۶ .
۱۵ ـ قدر / ۴ .
۱۶ ـ اسراء / ۸۵ .
۱۷ ـ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۲۰ .
۱۸ ـ تفسیر برهان، ج۴، ص۴۸۱، ح۱.
۱۹ ـ قدر / ۵ .
قال الباقر عليه السلام:سالته عن علامة ليلة القدر، فقال: علامتها ان يطيب ريحها، و ان کانت في برد دفئت، و ان کانت في حر بردت فطابت (1). (محمد بن مسلم) از علامت ليلة القدر پرسيد؟ پس امام (ع) فرمود: علامت ليلة القدر اين است که بوي خوشي از آن پخش ميشود، اگر در سرماي (زمستان) باشد گرم و ملايم ميگردد، و اگر ليلة القدر در گرماي (تابستان) باشد خنگ و معتدل و نيکو ميگردد.
توضيح: علامه طباطبائي در علايم شب قدر ميگويد: روايات در معني و خصايص و فضايل شب قدر بسيار است، در بعضي از آن روايات علامتهايي براي شب قدر ذکر کرده از قبيل اينکه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع ميکند و هواي آن روز معتدل است. (الميزان، ج 40، ص 332)
قال ابو عبد الله عليه السلام:ليلة القدر في کل سنة و يومها مثل ليلتها (2). شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن ميباشد.
قال النبي (صلي الله عليه و آله): ان انا ادرکت ليلة القدر فما اسال ربي؟ قال (ص): «العافية» (3). به پيامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دريابم از خدا چه چيزي را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافيت را».
قال موسي (عليه السلام): الهي اريد قربک، قال: قربي لمن استيقظ ليلة القدر، قال:الهي اريد رحمتک، قال: رحمتي لمن رحم المساکين ليلة القدر، قال:الهي اريد الجواز علي الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقة في ليلة القدر، قال:الهي اريد من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبيحه في ليلة القدر، قال:الهي اريد النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر في ليلة القدر، قال:الهي اريد رضاک، قال: رضاي لمن صلي رکعتين في لية القدر. (4)
خداوندا! ميخواهم به تو نزديک شوم، فرمود: قرب من از آن کسي است که شب قدر بيدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را ميخواهم، فرمود: رحمتم از آن کسي است که در شب قدر به مسکينان رحمت کند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو ميخواهم فرمود: آن، از آن کسي است که در شب قدر صدقه اي بدهد. گفت خداوندا! از درختان بهشت و از ميوه هايش ميخواهم، فرمود: آنها از آن کسي است که در شب قدر تسبيحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهايي از جهنم را ميخواهم، فرمود: آن، از آن کسي است که در شب قدر استغفار کند: گفت خداوندا خشنودي تو را ميخواهم، فرمود: خشنودي من از آن کسي است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.
توضيح: ليلة القدر شبي است که قرآن نازل شده است و ظاهرا مراد به قدر، تقدير و اندازه گيري است، خداي تعالي در آن شب حوادث يکسال را يعني از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مي نمايد، زندگي و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چيزهايي از اين قبيل را مقدر ميسازد.
رمضان، تجلي معبود (ره توشه راهيان نور) ص 95
پي نوشت:
1- وسائل الشيعه، ج 7 صفحه 256.
2- وسائل الشيعه، ج 7 صفحه 262.
3- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 458.
4- مستدرک الوسائل، ج 7 صفحه 456.
مقدمه: سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق مدرسه از دست و دعاي ما بود «حافظ»
بسياري از مردم نمي دانند كه موفقيتهاي دنيايي آنان منحصراً مرهون تلاشها و كوشش هاي آنان نيست، بلكه عوامل متعددي دست به دست هم داده و آن موفقيتها را دستيافتني ساخته است. اين عوامل برخي انساني و پارهاي طبيعي و بخشي نيز ماوراء طبيعي و كاملاً مبتني بر جنبههاي روحي و رواني است كه وقتي به درستي ميانديشيم و موفقيت خود و طريق نيل به آن را بررسي ميكنيم، نقش عامل غيرطبيعي و متافيزيكي و رواني و روحي را در اين زمينه بسيار پر رنگتر و محسوستر مي يابيم. امروزه عوامل موفقيت انسانهاي بزرگ و كوچك در دانش روانشناسي توسط روانشناسان بزرگ مورد كاوش قرار گرفته و كتابهاي متعددي در اين زمينه به رشته تحرير درآمده كه در همه آنها به نقش تلقين به نفس و خواست قبلي و اراده پيشين و تأثير شگرف آن در احراز پيروزي و موفقيت اشاره شده و در فصول متعدد مورد تحقيق و مطالعه و بررسي قرار گرفته است.
هنگامي كه خواجه حافظ ميگويد: «رونق مدرسه از درس و دعاي ما بود»
اشاره به اين موضوع است كه از نظر وي علاوه بر تلاش ظاهري و كوشش تحصيلي، رونق اصلي و حقيقي او در امور علمي، دعا كردن و درخواست موفقيت از خداوند سبحان بوده است.
«سيمون وي» معتقد است: «هر زمان كه انساني با اين ايده يگانه كه درك خود از حقيقت را افزايش دهد، به تمركز و دقت بپردازد، حتي اگر تلاشش هيچ ثمر محسوسي توليد نكند، استعداد بيشتري براي به چنگ آوردن حقيقت مييابد1، وي همچنين مينويسد: در ظلمات جاودان، كلاغي درمانده از يافتن غذا، با همه وجودش نور را آرزو كرد و زمين روشن شد2» وي سپس نتيجه ميگيرد كه اگر شوق و آرزوي واقعي وجود داشته باشد، اگر آن چيز كه طلبيده ميشود واقعاً نور و روشني باشد، طلب مطلوب را توليد ميكند.
روشن است كه نقش دعا در احراز موفقيت و نيل به خواستهها، حتي در ميان بيايمانترين افراد، در هنگام اضطرار و پريشان احوالي و گرفتاري، ناديده گرفته نميشود و نوع بشر بر ارزش و اهميت اين پديده ماوراءطبيعي كه از فطرت و ذات و درون او برميخيزد، واقف است، انسانها در همه حالات دعا ميكنند، حتي هنگامي كه به ظاهر از تكلم خاموشند، زيرا دعا يك امر لفظي صرف نيست، هر چند شرائط و آدابي ويژه نيز دارد كه با رعايت آنها ثمره و نتيجه محسوستر و ملموستري، يا حتي به لحاظ زماني، زودتر به عمل ميآيد. از حضرت امام صادق(ع) روايت شده كه فرمودند: «هيچ عملي را پيدا نميكنيد، مانند دعا موجب تقرب باشد3».
شرایط ويژه و آداب دعا
استجابت دعا و نتيجهگيري از آن قطعاً شرائط و آدابي و ضوابط خاصي دارد، اما همه اينها مانع نميشود كه بنده از روي اخلاص و غايت نياز درخواست خود را در درگاه ربوبيت مطرح ننمايد، ترديدي نيست كه درخواست شخص و طلب او از خدا نبايد، با اهداف خلقت و جوهره عبوديت منافات داشته باشد، زيرا جوهره عبوديت، به ربوبيت و پرستش ذات خداوند يگانه منتهي ميشود. چنانكه در روايات نقل شده است: «العبوديه جوهره كنه ها الربوبيه4» خداوند در قرآن كريم به نحو مطلق بندگانش را به دعا فراخوانده: ادعوني استجب لكم5. ادعوا ربكم تضرعاً و خفيه6» و نيز ميفرمايد: قل ما يعبوا بكم ربي، لولا دعاؤكم7. علامه مجلسي(ره) ميگويد: «حقيقت عبادت اين است كه بنده، خود را در مقام ذلت و عبوديت واداشته، رو به سوي مقام رب خود آورد8».
صرف دعا و درخواست حاجت چه براي حوائج مادي زندگي باشد، يا براي امور معنوي به ويژه تقرب به خدا امري مطلوب و جوهري بندگي است كه هدف از خلقت و آفرينش نيز همان است. آن چنان كه خداوند فرموده است: و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون 9.
با اين حال نميتوان از نقش زمان و مكان و شرائط و آداب و ضوابطي كه در دعا توصيه و سفارش شده است، غافل بود، زيرا اين شرائط مجموعاً وضعيتي را به وجود ميآورد، كه خود با آرامش و اطمينان خاطر بيشتري درخواست خود را مطرح مينمايد و برخي از مكانها و زمانهاي خاص، امكان خلوص و حضور قلب را براي دعا كننده خواهم آورد كه در نتيجه راه استجابت دعا، مهيا ميگردد. علاوه بر جايگاه ويژه دعا و زمان (اوقات مناسب)، نوع اوراد وادعيهاي كه فرد با آنها درخواست خويش را مطرح مينمايد، نيز در استجابت دعا او تأثير دارد. چنين نيست كه با هر نيت و ارادهاي و يا هر عبارت و جمله و كلمهاي بتوان همه خواستهاي خود را به درگاه خداوند مطرح نمود. هر چند با هر زباني ميتوان دعاي خود را مطرح ساخت، اما در همان زبان نيز برخي جملات و عبارات مناسبتر و شايستهترند كه بنده ميتواند با تمسك به آنها درخواست خود را به درگاه احديت بيان نمايد. روايت ذيل دلالت بر عموميت دعا بدون توجه به نوع آن دارد (مطلق دعا):
يكي از اصحاب امام باقر(ع) از ايشان سؤال كرد: اي العباده افضل.(چه عبادتي برتر است؟) حضرت پاسخ فرمود: ما من شي افضل عندالله عزوجل من ان يسأل و يطلب مما عنده و ما احد ابغض اليالله عزوجل ممن يستكبر عن عبادته و لا يسأل ما عنده.
(هيچ چيز نزد خداوند عزوجل برتر از اين نيست كه به او عرض نياز شود و از آنچه نزد او است، خواسته شود و هيچكس نزد خدا منفورتر از آن كسي نيست كه نسبت به عبادت خدا تكبر ميورزد و از آنچه نزد خدا هست، طلب نميكند10.)
با اين وجود ترديدي وجود ندارد كه براي هر خواستهاي، دعا و عبادت ويژهاي با آداب و سنن مخصوص آن، كه اغلب از سوي اولياء دين سفارش و توصيه شده، چنانچه با شرائط آن انجام شود، ثمره و نتيجه بهتري در استجابت دارد.
برخي از اين آداب به صورت خلاصه چنين است:
شناخت خدا: «گروهي به امام صادق(ع) عرض كردند: چرا دعا ميكنيم و برآورده نميشود؟ حضرت فرمود: براي اينكه شما كسي را ميخوانيد كه او را نميشناسيد11.» _ اميدواري به خدا و استجابت دعاي خود _ نااميدي از ساير اسباب _ حضور قلب _ تضرع و زاري _ شروع دعا با نام خدا _ ثنا و تحميد خداوند _ درود بر پيامبر(ص) و اهلبيت (ع) _ توسل به پيامبر(ص) و اهلبيت (ع) _ اقرار به گناه _ پافشاري _ پاكيزگي كسب و خوراك _ اجتماع در دعا _ عمل همراه دعا _ دعاهاي وارده مانند: كميل، صباح، ابوحمزه ثمالي، مناجات شعبانيه، دعاي عرفه، ندبه و بسياري ديگر از دعاها كه در كتاب شريف مفاتيحالجنان ضبط شده است _ ايام، اوقات و مناسبتهاي ويژه زماني.
نقش و جايگاه وقت و زمان در عبادت و دعا
اكنون به موضوع اصلي اين مقاله كه ارتباط استجابت دعا با شب قدر و ليالي متبركه است ميپردازيم. پيش از ورود به اين بحث، نخست لازم است كه اهميت زمان دردعا مشخص گردد، سپس به برخي از اوقات مستحسن و شايسته كه مورد سفارش و توصيه پروردگار و پيامبر(ص) و اولياء دين ميباشد، اشاره كرده و آنگاه اهميت و جايگاه و ويژگي شب قدر روشن شود، تا بتوانيم دورنماي بهتري از تناسب و رابطهاي كه استجابت دعا ميتواند، با اين شب داشته باشد، به دست آيد.
به طور كلي اوقات متبرك در اسلام دو نوع ميباشد:
1- اوقات عام: شامل: ايام هفته و ماهها و فصول و شب، سحر، صبح، ظهر و مغرب. برخي از اين موارد عبارتند از: روزهاي جمعه- شب جمعه- فصل نيايش: (رجب، شعبان، رمضان)، ماه مبارك رمضان، ذيحجه، محرم، صفر و...
2- اوقات خاص: شامل: اعياد و وفات اسلامي. ايامالبيض (13،14،15 ماه رجب)، شب قدر، روز مبعث، روز مباهله، روز عرفه، روز استفتاح (15 رجب)
اين اوقات و ايام كه برخي به لحاظ اشخاص بزرگ و اولياء دين و برخي به واسطه علت ماواءالطبيعي كه شارع مقدس بر حقيقت و فلسفه آن اشراف داشته و ديگر انسانها از درك و فهم آن عاجزند، داراي ويژگي معنوي و خاصيتي روحانياند، به طوري كه دعا كردن و درخواست عاجزانه بندگان در اين اوقات، با ماهيت زنده و فعال آن و دعا را منشأ اثر ميسازد. و به طور كلي در اديان الهي و اسلام، زمان از ويژگي فعالي برخوردار است. در شب قدر روح و فرشتگان الهي به زمين نازل ميشوند، كه ميتواند بزرگترين و مهمترين خواستههاي بندگان را با شفاعت خود به هدف استجابت برسانند. در وقت سحر بركات و فيوضات معنوي و ملكوتي متوجه جهان ميشود كه چون دعايي خوانده شود، بيشتر در معرض استجابت قرار ميگيرد. بدين لحاظ همواره به شبخيزي و شبزندهداري و تهجد، صبحخيزي و دعا و نماز و اذكار خاصي در اين اوقات سفارش و وارد شده است.
اولياء و عارفان بيدل و بزرگان دين همواره بر اهميت اين اوقات واقف بوده و از بهرههاي معنوي و فيوضات روحاني آن با غنيمت داشتن آن، برخوردار بودهاند.
حاصل آنكه در راه سير و سلوك معنوي و عارفانه اهميت وقت و زمان به حدي است كه بدون توجه به آن نميتوان مراحل و مقامات روحي و عرفاني را طي نمود و عارف كامل و انسان جامع كسي است كه بر اين اوقات اشراف يافته و با درك و استفاده بهينه و مطلوب و كافي از آنها، شريعت خود را به طريقت و سپس وصول حقيقت پيوند زند. چنين شناختي در حقيقت گام نخست در سلوك عرفاني به شمار ميرود.
ارتباط ميان شب قدر و استجابت دعا
اكنون كه اهميت وقت و زمان را در توسلات و دعا و مناجات و به طور كلي عبادت دانستيم، شايسته است اندكي نيز پيرامون اهميت شب و ارزش آن سخن گوييم. چرا كه مفهوم شب علاوه بر زمان آن در طول شبانه روز در ميان بيشتر اقوام و ملل از جايگاه ارزشمند و بهسزايي برخوردار است. مطالعات نشان ميدهد كه بيشتر فيوضات و اشراقات اولياءالله و بزرگان در اين وقت شب- صورت گرفته است.
در مورد اساطير يونان به خدايي برميخوريم كه «آپولو» نام دارد. آپولو خداي مجسم عقل و منطق بوده و تصوير كاملي از روح يونان باستان است.
از او هميشه با تاريكي و شب ياد ميشود و به صراحت در تاريخ يونان باستان آمده است كه زمان شفاگرفتن از آپولو در معبد او، نيمههاي شب بوده است. در آناتولي نيز سنتهايي قديمي وجود داشتند كه بر اساس آن كاهنان با خداي خود «آپولو» در شامگاهان محبوس ميشدند. صبح روز بعد، هنگامي كه كاهنه از معبد بيرون ميآمد، به دليل يگانگي افسانهاياش با آپولو در طول شب، قادر به پيشگويي بود.
همچنين در مورد «اورفئوس» كاهنيكه جان نثار آپولو بوده است، نقل شده كه عادت او اين بود كه در نيمه شب بيدار ميشد و از كوه بالا رفته و سعي ميكرد هنگام سپيدهدم در يك نظر خداي خود را رؤيت كند. همچنين در يونان باستان، شعري نيز توسط فيثاغورثيان جنوب ايتاليا نوشته شده كه ميگويد: آپولو قدرت الهاميش را با شب شريك است.
در كاريا مراكزي وجود داشت، مانند خانههاي مخصوصي كه (incubation) ناميده ميشد. اين محل در نهايت خاموشي بود. مردم در آن مانند حيواني در لانه خود، دراز ميكشيدند و در خاموشي كه مهلك بود، شفا ميگرفتند13.
در اسلام نيز هنگامه شب از ارزش و جايگاه خاصي در ساير اوقات شبانهروز، برخوردار است، به طوري كه خداوندتعالي سورهاي اختصاصاً با نام «الليل» نازل فرموده و در روايات اسلامي اوراد و اذكار و اعمال ويژهاي چون نماز شب بدان اختصاص يافته است. در روايتي وارد شده كه: «شرف مؤمن نماز شب است.» و: «هر كس عذري دارد ميتواند، نماز شب خود را قبل از نيمهشب و قبل از خواب بخواند.» تا اين وقت عزيز از دست او نرود. و نيز در ميان روايات نماز شب داراي اين خصوصيات ويژه ميباشد: روش پيامبران و صالحان است. زينت آخرت است. اخلاق پيامبران است. گناهاني را كه انسان در طول روز مرتكب شده، از ميان ميبرد.
با اين توضيح هنگامي كه خداوند در سوره قدر ميفرمايد: انا انزلناه فيليلهالقدر. ارتباط ميان نزول بركات و آيات الهي، و شب و قدر به خوبي معلوم ميشود و نيز ارزش توسل و تمسك به خداوند در اين وقت عزيز و تأثيري كه ميتواند در استجابت دعا و رفع حوائج و نيازها داشته باشد، مشخص ميگردد. به همين خاطر در روايت وارد شده است كه: «نيمي از شب كه بگذرد، يا از اول شب تا آخر شب، زمان استجابت دعا ميباشد14.»
مرا درين ظلمات آنكه راهنمايي كرد
نياز نيمشبي بود و گريه سحري «حافظ»
در سوره قدر نيز، خداوند تعالي، شب قدر را قرين نزول ملائكه و روح و برتر از هزار ماه دانسته است و شايد ارتباط ميان شب و قدر به معناي ارزش، همان مطلق شبها به لحاظ ارزشمندي باشد و نيز ممكن است، پنهان ماندن شب قدر در ميان ساير شبها در طول سال، از اين بابت باشد كه به نحو كلي ارزش و قدر شب به عنوان مناسبترين زمان استجابت دعا شناسانده شود.
البته ترديدي نيست كه بر طبق روايات اسلامي شب قدر در ماه مبارك رمضان و در ميان يكي از شبهاي 19 و 21 و 23 اين ماه مبارك نهان است و بسياري از مفسرين در اين موضوع اتفاق نظر دارند.
پی نوشت:
1-فصلنامه ناقد- سال اول- ش3- خرداد 83-ص207.
2-همان مدرك.
3-معاشالسالكين-ص 27.
4-انوارالملكوت-ص 289.
5- سوره مؤمن- آيه 62: «مرا بخوانيد، تا اجابتتان كنم.»
6- سوره اعراف- آيه 55: «پروردگار خود را فراخوان با تضرع و زاري در پنهاني»
7- سوره فرقان- آيه 77: «بگو اي پيامبر، اگر دعاي شما نبود، پروردگار من با شما كاري نداشت.»
8-مجلسي- محمدباقر- بحارالانوار-ج82- ص 164.
9- سوره ذاريات- آيه 56: «و نيافريديم جن و انس را مگر براي بندگي و عبادت»
10- اصول كافي- ج2.
11- ينابيع الحكمه- حديث 3376.
12-در مورد اين موضوع گفتهاند كه در كعبه در اين روز بر روي مردم باز ميشود و عدهاي گفتهاند: زبان حضرت عيسي(ع) در اين روز گشوده شد.
13- كينگزلي پيتر- زواياي تاريك حكمت- ترجمه دلآرا قهرمان و شراره معصومي، انتشارات سخن- 1385- چاپ دوم- تهران.
14-اصول كافي- ج1- ص228.